و برخى از آنان )بهانه جويانِ ترسو( مى گويند: به من اجازه بده )به جبهه نيايم( و مرا )به گناه و( فتنه مينداز. آگاه باشيد كه اينان در فتنه )و گناه( سقوط كرده اند و همانا جهنّم بر كافران احاطه دارد.
يكى از بزرگان قبيله ى بنى سلمه كه از منافقان بود، از رسول خدا اجازه خواست تا به جنگ تبوك نيايد و بهانه اش اين بود كه اگر چشمم به زنان رومى بيفتد، فريفته شده، به گناه مى افتم. حضرت اجازه داد. اين آيه نازل شد و او را به خاطر عدم شركت در جبهه، گناهكار و د ر فتنه افتاده دانست. پيامبرصلى الله عليه وآله او را از رياست قبيله بركنار و بُشربن براء را كه سخاوتمند و خوش اخلاق بود، به جاى او نصب كرد. (77 )
1- فرماندهى كل قوا، از مسئوليّت هاى پيامبر و رهبر در جامعه ى اسلامى است. منهم من يقول ائذن لى
2- منافقان بى ادب، رسول خدا را عامل فتنه مى پنداشتند. ائذن لى و لاتفتنّى
3- در بينش منافقان، جهاد در راه خدا، بلا و گرفتارى است. و لا تفتنّى
4- جنگ، بوته ى فتنه و آزمايش است.و لا تفتنّى
5 - بعضى منافقان براى فريب متديّنين، از عنوان ها و مسائل مذهبى استفاده مى كنند. و لا تفتنّى )به اسم نگاه نكردن به دخترانِ رومى، فرمان خدا و رسول را زير پا مى گذارند!(
6- آنان كه از فتنه ى جنگ نگران و گريزانند، در فتنه ى بالاترى خواهند افتاد. اَلا فى الفتنة سقطوا
7- فرار از آزمايش الهى، امكان ندارد. (78) با آنكه گفتند:لاتفتّنىامّا به فتنه گرفتار شدند. فى الفتنة سقطوا
8 - بهانه گيرى منافقانه براى فرار از جهاد، مايه ى كفر است. ائذن لى... كافرين
9- احاطه ى جهنّم بر كافران، به خاطر احاطه ى گناه بر وجود آنان است. (79) محيطة
77-تفسير نمونه.
78-اَحَسِبَ الناس ان يُتركوا ان يقولوا آمنّا وهم لايُفتنون. عنكبوت، 2.
79-]]. در جاى ديگر مى خوانيم: مَن كَسب سيّئةً واحاطت به خطيئتُه فاولئك اصحاب النّار بقره، 81.