ترجمه : (معبودها) گويند: خدايا! تو منزّهي ، مارا نرسد كه غير از تو سرپرستي بگيريم ولي تو آنان و پدرانشان را چنان كامياب گرداندي كه ياد (تو و قرآن ) را فراموش كردند و گروهي هلاك و سر در گم شدند.
كلمه ي ((بور)) به معناي هلاكت و فساد است . به زميني كه خالي از درخت ، گل وگياه باشد، ((باير)) گويند. در اين آيه ممكن است جمع ((بائر)) باشد و ممكن است مصدر باشد، يعني قومي كه سراسر بورند.
كلمه ي ((سبحانك )) در دو مورد بكار مي رود; يكي در مورد تعجّب و ديگري در مورد برخورد با عقائد و سخنان انحرافي .
عوامل نسيان وغفلت در قرآن متعدّد است و برخي از آنها عبارتند از:.
الف : مال و ثروت كه در اين آيه آمده است .
ب : فرزند و خانواده . (لا تلهكم اموالكم و لا اولادكم عن ذكر اللّه ).
(248) ج : تجارت . (لا تلهيهم تجاره و لا بيع عن ذكراللّه ).
(249) د: شيطان ، تفرقه ، قمار و شراب . (انّما يريد الشّيطان أن يوقع بينكم العداوه و البغضاء في الخمر و الميسر و يصدّكم عن ذكر اللّه ).
(250)
1- در قيامت ، معبودها به سخن درمي آيند. (قالوا)
2- هر كجا سخني از شرك به ميان آمد، تسبيح وتنزيه خدا لازم است . (سبحانك )
3- خداوند نعمت هاي خود را حتّي از منحرفان دريغ نمي دارد. (لكن متّعتهم )
4- خطر مال در جايي است كه سبب فراموشي خدا شود، نه اين كه مال مطلقا بد و خطرناك باشد. (متّعتهم ... حتّي نسوا)
5- در خانواده هايي كه چند نسل آنها مرفّه بوده اند، زمينه ي فراموشي از خدا و قيامت ، بيشتر است . (و آبائهم )
6- به مال و جلوه گري هاي مرفّهين نگاه نكنيد، همه ي آنان تباه شدني هستند. (كانوا قوما بورا)
248-منافقون ،
249-نور، 37
250-مائده ، 21