تفسیر نور سوره المائدة

محسن قرائتی‏

نسخه متنی -صفحه : 121/ 28
نمايش فراداده

آيه: 26 قَالَ فَإِنَّهَا مُحَرَّمَةٌ عَلَيْهِمْ أَرْبَعِينَ سَنَةً يَتِيهُونَ فِي الأَرْضِ فَلاَ تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ

ترجمه:

(خداوند به موسي ) فرمود: به درستي كه آن (سرزمين مقدّس ) تا چهل سال برآنان ممنوع شد، (پس به خاطر اين سستي وتخلّف اين مدّت طولاني را) در زمين سرگردان (و از مواهب مادّي ومعنوي آن سرزمين مقدّس ، محروم ) خواهند شد، پس بر اين قوم تبهكار و فاسق ، تأسّف مخور.

نكته ها:

((يتيهون )) از ريشه ي ((تيه )) به معناي سرگرداني است . وبه صحراي سينا، محل ّ سرگرداني آن قوم نيز گفته شده است ، كه چهل سال ، در آن منطقه به سر بردند و از بركات زمين محروم ماندند.

داستان تخلّف بني اسرائيل و قهر الهي و سرگرداني آنان در تيه ، در فصل چهارم از سفر اعداد، در تورات مطرح شده است .

امام صادق (ع)فرمودند: خداوند ورود بني اسرائيل به بيت المقدّس را به جهت تخلّف آنان از فرمان حضرت موسي ، بر آنان و فرزندانشان تحريم كرد و بالاخره فرزندان فرزندان آنها موفّق به ورود شدند. (يعني تا پدران و فرزندان آنان كه مورد تحريم قرار گرفته بودند زنده بودند، ورود به ارض مقدّس حاصل نگرديد.) (59) .

در روايات مي خوانيم : شبيه داستان بني اسرائيل ، براي مسلمانان هم پيش خواهد آمد. (60) .

در عدد اربعين (چهل ) (اربعين سنه) رمزي است ، كه هم در قهر و هم در لطف الهي به كار مي رود. حضرت موسي براي گرفتن تورات ، چهل شب در كوه طور ماند و مدّت آوارگي قوم يهود چهل سال بود.

گاهي اصلاح نسل جديد، با انقراض نسل قديم است ، (أربعين سنهيتيهون في الارض ) بايد خودباختگان نظام فرعوني كه قدر موسي را نمي دانند از دنيا بروند و نسل جديدي در فضاي آزاد و با مشكلات زندگي صحرايي رشد كنند تا قدر زندگي در شهر و در سايه رهبران آسماني را بدانند. در حديث است كه آنان در سرزمين ((تيه )) از دنيا رفتند و فرزندانشان وارد سرزمين مقدّس شدند.

پيام ها:

1- كيفر فرار از جنگ ، محروميّت است . (فانّها محرّمه عليهم )

2- سرگرداني ، نوعي عذاب براي فاسقان است .(يتيهون في الارض )

3- قاعدين و فراريان از جبهه ، بايد از بعضي امكانات و مزايا محروم باشند. (فانّها محرّمه عليهم )

4- انبيا، دلسوز مردمند. (فلا تأس )

5- براي فاسقان دلسوزي نكنيد. (فلا تأس ) (تنبيه مجرم ، همچون داروي تلخ به نفع سلامت فرد و جامعه است .)

59-تفسير عيّاشي
60-بحار، ج 28، ص 14 و 30