(سليمان با لشكر خود حركت مي كرد) تا به وادي مورچگان رسيدند، مورچه اي گفت : اي مورچگان ! به خانه هاي خود برويد تا سليمان و لشكريانش شما را ناآگاهانه پايمال نكنند.
((نمل )) در لغت به معناي حركت زياد با پاي كوچك است .. (478) كلمه ي ((نمله)) را مي توان به خاطر تنوين آن ، مورچه اي بزرگ و فرمانده معنا كرد كه در اين صورت در زندگي مورچگان مديريّت و فرماندهي وجود دارد و مي توان تنوين را نشانه ي ناشناسي مورچه معنا كرد كه در اين صورت پيام آيه اين مي شود كه حتّي اگر ناشناسي اخطار دلسوزانه مي دهد، به هشدارش توجّه كنيم .
1- حيوانات ، با شعور خود منطقه اي را براي زندگي انتخاب مي كنند. (وادالّنمل )
2- گفتگو و امر ونهي در ميان حيوانات نيز وجود دارد. (قالت نمله يا ايّها النمل )
3- در ميان مورچگان ، هم فرماندهي و هم اطلاعرساني و هم فرمان بري وجود دارد. (قالت نمله ... ادخلوا)
4- حيوانات شعور دارند و مفاسد و ضررها را مي شناسند و به يكديگر هشدار مي دهند. (ادخلوا مساكنكم )
5- غريزه دفع ضرر احتمالي ، در حيوانات نيز وجود دارد. (ادخلوا... لايحطمنّكم )
6- كسي كه با احساس خطر، همنوع خود را هشدار ندهد از مورچه هم كمتر است . (لا يحطمنّكم )
7- هنگام راه رفتن دقّت كنيم تا مورچگان را پايمال نكنيم . (لا يحطمنّكم )
8- انبيا در امور عادّي خود، مثل ديگران زندگي مي كردند. (لا يحطمنّكم سليمان )
9- فساد رهبر، مقدّمه ي فساد مردم است . (لا يحطمنّكم سليمان و جنوده )
10- مورچه ، افراد انسان ها، بلكه شغل آنها را هم مي شناسد. (سليمان و جنوده )
11- اولياي خدا با آگاهي و عمد، حتّي به مورچه اي ضرر نمي رسانند. (و هم لا يشعرون ) مورچگان از عدالت و تقواي حضرت سليمان آگاهند و مي دانند آن بزرگوار آگاهانه به مورچه اي نيز ظلم نمي كند.
478-التحقيق في