شده و ديگري گفته ضحاك كه با ظاهر آيه و برخي از شواهد ديگر هماهنگ است؛ امّا قول اهل تأويل و تفسير و اجماع آنان كه حجّت است اين است كه مخاطب آيه قريش و اهل حُمْساند؛ يعني ساير متحمّسان كه به قريش ملحق شدهاند محكوم به حكم توده مردماند و همگي بايد از عرفات افاضه كنند. البته اين تفسير با تقديم متأخر و تأخير متقدّم همراه است؛ امّا قول ضحّاك اين است كه مخاطب آيه عموم مردم اعم از قريش و غير آناند و مقصود از «ناس» حضرت ابراهيم(عليهالسلام) است... و اطلاق ناس بر يك نفر در لغت و محاوره عرب زياد است؛ نظير (اَلَّذينَ قالَ لَهُمُ النّاسُ اِنَّ النّاسَ قَد جَمَعوا لَكُم)[1] در حاليكه گوينده آن يكنفر به نام «نعيم بن مسعود اشجعي» بود و مانند (ياَيُّهَا الرُّسُلُ كُلوا مِنَ الطَّيِّبتِ واعمَلوا صلِحا)[2] كه گفته شده مقصود حضرت رسول اكرم(صلّي الله عليه و آله و سلّم) است.[3]
لازم است عنايت شود كه اجماع وقتي حجّت است كه اولاً مورد آن حسّي يا قريب به حس بوده و ثانياً كاشف از حضور معصوم يا رأي او باشد، پس اولاً در امر حدسي، نظري و اجتهادي صِرف، مجالي براي اجماع نيست. ثانياً اگر به معصوم استناد نيافت معتبر نيست. البته اگر اهل اجماع چيزي را نقل كنند آن منقول چون مسموع است و به حسّ سمع درآمده است شرط اوّل را دارا خواهد شد. عمده شرط دوم است كه در اينگونه موارد حاصل نشده؛ يعني اگر گزارشگرِ موثّق، مطلبي را از معصوم(عليهالسلام) شنيده باشد معتبر است و نيازي به اجماع نيست و اگر از معصوم نباشد اتفاق ديگران هم حجت نيست، به ويژه
[1] ـ سوره آل عمران، آيه 173. [2] ـ سوره مؤمنون، آيه 51. [3] ـ جامع البيان، مج2، ج2، ص391 ـ 392.