برگزیده ای از تسنیم نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
حاصل اينكه قريش و ملحقان به آنها درباره وقوف در عرفات و وقوف در مشعر دو بدعت نهادهاند: يكي آنكه از وقوف در عرفات استنكاف داشتند، ازاينرو از آنجا افاضه نميكردند. دوم اينكه مشعر را موقف اختصاصي خود ميپنداشتند و به كسي اجازه وقوف در آنجا و در نتيجه اجازه افاضه در مشعر را نميدادند. مشعر براي ديگران فقط معبر بود.خداوند خوي استكباري آنان را تقبيح كرد و به آنان نيز دستور داد از عرفات افاضه كنند؛ همانطور كه مردم از آنجا افاضه ميكنند: (ثُمَّ اَفيضوا مِن حَيثُ اَفاضَ النّاسُ).براساس پذيرش تقديم و تأخير رتبي در اين آيات، تقدير آن چنين است: «ليس عليكم جناح أن تبتغوا فضلاً من ربكم ثمّ أفيضوا من حيث أفاض الناس فإذا أفضتم من عرفات»، تا فاء تفريع در (فَاِذا اَفَضتُم مِن عَرَفت) به (ثُمَّ اَفيضوا) متفرع باشد؛ نه بر (لَيسَ عَلَيكُم جُناح) كه تفريع بر آن معنا ندارد.2. افاضه از مشعر به سوي منا[1] و مخاطبان در اين احتمال توده مردماند؛ اين احتمال به سبب هماهنگي با ظاهر و سياق آيات قويتر است، زيرا افاضه از عرفات به سوي مشعر در آيه قبل بيان شد و چنانچه در اين آيه نيز همان افاضه مطرح باشد، تكرار لازم ميآيد، پس ناگزير يا بايد افاضه را بر افاضه از مشعر به منا حمل كرد يا بر كيفيت خاص در هر دو افاضه حمل كرد، به اينكه افاضه كننده با آرامش و وقار باشد نه با هجوم.تذكّر: طبري دو قول درباره مخاطبان (اَفيضوا مِن حَيثُ اَفاضَ النّاس) نقل ميكند: يكي كلام اهل تفسير و تأويل و اخبار متظاهري كه از آنان نقل