ابوالحسن علي بن عمر دار قطني مفسر کبير در کتاب غرائب مالک پس از اين که حديث را طبق نقل لسان الميزان ابن حجر عسقلاني از جميل بن زيد و او از مالک نقل مي کند، مي نويسد:
راويان اين حديث مجهول و ناشناخته هستند و معلوم نيست اين حديث را اصلاً مالک نقل کرده باشد. حافظ ابوبکر بيهقي در المدخل طبق نقل حافظ زين الدين عراقي در تخريج احاديث منهاج بيضاوي گفته است:
گرچه متن حديث نجوم مشهور است، اسنادش ضعيف است و صحت آن اصلاً ثابت نيست.
علامه ابن جوزي در کتاب العلل المتناهيه اين حديث را از نعيم بن حمار و او از عبدالرحيم بن زيد نقل نموده و سپس چنين اظهار نظر کرده است:
اين حديث صحيح نيست زيرا نعيم از نظر تاريخ، راوي مطمئني نيست و نيز طبق نظر يحيي بن معين، عبدالرحيم هم بسيار دروغگو است.
حافظ بن دحيه کلبي اندلسي طبق نقل زين الدين عراقي در تعليق تخريج احاديث منهاج بيضاوي گفته است:
حديث نجوم صحيح نيست.(78)
ابوزرعه گفته است:
جعفر ابن عبدالواحد هاشمي (يکي از راويان حديث نجوم) احاديثي را روايت مي کند که هيچ ريشه اي ندارد.(79)
ابن عدي گفته است:
جعفر بن عبدالواحد دزد در حديث است و احاديث ناشناخته اي از افراد موثق روايت کرده است.(80)