برخي تصور كردهاند چون ميخواهيم بر سالار شهيدان بگرييم و اين برنامه مقصد والايي است پس ميشود از هر وسيلهاي كه به آن كمك كند، بهره گرفت. اگر چه با جعل و تحريف توأم باشد. اين واقعا فكر مسموم و پرآفتي است كه اگر كاري با ظاهري مذهبي بروز كرد و داراي ثوابي بود، ديگر اشكالي ندارد در مسير آن به هر حركتي دست يازيم، اگر چه دين و مبلّغان راستين آن از اين كار بيزار باشند و حضرت ابا عبداللّه عليهالسلام هم از بابت آن در فشار باشد و خاطر مبارك آن امام همام برنجد. بزرگان دين و علماي شيعه با آن كه خودشايستگي تربيت و تعليم ديگران را داشتند باز دين و عقايد و افكار خويش را بر امام عصر خود عرضه ميداشتند تا مبادا به نام دين به چيزي بر خلاف آن معتقد باشند يا به حساب دين، كاري را در جهت معارض آن انجام دهند10.
منابعي كه از تاريخ عاشورا حكايت دارند، بايد چندين مشخصه را داشته باشند، در غير اين صورت آميخته به جعل و تحريفند و استناد به آنها مشكلاتي را به بار ميآورد و اهداف اين نهضت را تحريف ميكند، در وهلهي اول چون اين مطالب به منابع اصيل قرآني و روايي عرضه ميگردند نبايد رنگ ببازند و يا با آنها در تعارض باشند همچنين مسايلي را كه مطرح ميكنند بايد در شأن و مقام حضرت امام حسين عليهالسلام به عنوان فروغ امامت، ستارهي درخشان آسمان ولايت و هادي انسانها و نگهبان معارف الهي باشد، نكتهي ديگر اين كه در بررسي اين متون تطبيق آنها با عقل سليم و منطق كار لازمي است كه اگر خرد ناب و درك عالي انساني قبول آنها را مورد تأمل قرار داد بايد از نقلشان امتناع كرد. اگر انسان هر چه را ميخواند و ميشنود باور كند و براي ديگران بازگو كند بدترين جهالت را مرتكب شده است. مراجعه كنندهي به كتب مقاتل به مصداق «كونوا نقاد الكلام» بايد اين متنها را با ارزيابي درست و ارزشيابي منطقي و اصولي مورد بررسي قرار دهد و از ميان آنها مطالبي را مورد گزينش قرار دهد كه معارف و انديشه افراد را ارتقا دهد، روح شنوندگان و عزاداران را به حماسهي كربلا پيوند دهد و دلها را به اهتزاز درآورد. شهيد مطهري رحمهالله ميگويد: «... اگر در آن مسير صحيح با بيان حقايق و واقعيات بدون آن كه روضهي دروغي خوانده شود، بدون آن كه جعلي شود، بدون آن كه تحريفي شود... اگر اشكي از روي صداقت و حقيقت ريخت، شور و واويلا بهپاشد مجلس هم كربلا شد، بسيار خوب است...»11 روي آوردن به منابع مخدوش چون روضة الشهداي ملا حسين كاشفي، اسرار الشهادة ملا آقا دربندي و دخالت دادن فرهنگهاي قبل از اسلام همچون سوگ سياوش و غيره در وقايع كربلا و مانند آن ميتواند از زمينههاي تحريف باشد. همچنين رسوخ برخي سنتهاي بومي و شيوههاي قومي و محلي كه به عنوان آداب و رسوم اقوام و قبايل مطرح هستند در برخي حوادث عاشورا اين نهضت را آفت زده ميكند، كما اين كه فرهنگ حكّام و سلاطين چون به مرثيهها رسوخ يافت اعتبار آن را كم كرد.
نمونههايي از تحريفات لفظي
1 ـ در برخي كتب مقتل كه متأسفانه هنوز هم از آنها استفاده ميشود و در روضهها به آنها استناد ميكنند براي ذريهي امام دختراني بافته، يا دختراني را در مدينه گذاشته و برخي را شوهر داده و گروهي را از فرط تشنگي هلاك كرده و عدهاي را شهيد نمودهاند و آمار مخالفان را به شكل اغراقآميز نقل كرده و به ذكر وقايعي پرداختهاند كه در اين قيام رخ نداده است.
2 ـ تأكيد بر اين كه علي اكبر نوجواني هيجده ساله و ناكام بوده و آرزوي داماد شدن داشته و پدرش از بابت اين كه برايش همسري برنگزيده ناراحت است، در حالي كه علي اكبر در شعبان سال سي و سوم هجري به دنيا آمده و در كربلا بيست و هشت سال سن داشته و عبارت ثمانية و عشرين تحريف و تصحيف به ثمانية عشر شده و علامه مقرم ثابت كرده كه علي اكبر در كربلا از برادرش امام سجاد عليهالسلام بزرگتر بوده است12. همچنين برخي مطرح كردهاند كه حضرت امام حسين عليهالسلام از به ميدان رفتن علي اكبر اكراه داشت و اين تحريف در كتاب روضة الشهداي كاشفي ديده ميشود ولي شيخ مفيد و سيد بن طاووس خاطر نشان ساختهاند وقتي آن جوان خواست به نبرد با اشقيا برود، امام بدون درنگ به وي اذن داد13. برخوردهاي احساسي و بسيار عاطفي بين علي اكبر و مادرش ام ليلي فاقد اعتبار تاريخي است و علاّمه مقرّم اظهار ميدارد؛ ام ليلي در كربلا نبوده و قبل از حادثه عاشورا وفات يافت.