عقاید اسلامی در پرتوی قرآن حدیث و عقل

جعفر سبحانی

نسخه متنی -صفحه : 161/ 114
نمايش فراداده

ب) آيا قدرت فكري و استدلالي مسلمانان به پايه اي بود كه بتوانند ازاصول و عقايد خود در برابر منكران و يهوديان و مسيحيان دفاع كنند و يا به سؤال ها و پرسش هاي آنان پاسخ بگويند و حيثيت و آبروي اسلام را حفظ نمايند و ضعيفان را در برابر تبليغات ديگران از خروج از دين باز دارند.

بررسي اين دو زمينه ازنظر نفي و اثبات، ما را در شناخت حقيقت كمك كرده صحت يكي از دو نظريه مربوط به امامت را كاملاً روشن و محقق مي سازد.

به عبارت روشن تر، اگر مسلمانان از نظر علوم و فرهنگ اسلامي به حدي رسيده بودند كه بدون رهبري و الهام ازاو مي توانستند تمام احكام و فروع را ازمنابع اسلامي استخراج نمايند و در ميدان بحث و مناظره از عقايد اسلامي دفاع كنند و به پرسش هاي آنان پاسخ بگويند، امكان داشت كسي بگويد: ديگر نيازي به وجود امام معصوم نداشتند.

ولي اگر ثابت شد كه اين دو منبع اسلامي پاسخ گوي نيازهاي آنان در زمان پس از پيامبر نبود،(2) به گواه اين كه مسلمانان پس ازدرگذشت پيامبر، پس از اختلاط با امت هاي روم و ايران و پس از آميزش با جمعيت هايي كه سرزمين آنان را در شرق، غرب و شمال فتح مي كردند، با مسائل نوظهوري روبه رو مي شدند كه هرگز حكم آنها را در كتاب و سنت پيامبر پيدا نمي كردند و ناچار مي شدند كه در اين موارد به آرا و نظرهاي نارساي بشري عمل كنند در اين صورت مصلحت اسلام و مسلمانان ايجاب مي كرد كه پس از پيامبر گرامى، امام معصوم، عالم و آگاهي باشد كه اين گونه نيازها را برطرف سازد و امت را از عمل به آرا و نظريات انسان هاي خطاكار كه از دايره ظن، تخمين، گمان و حدس تجاوز نمي كردند، بي نيازسازد و ازاين راه نعمت و لطف خدا درباره امت، تكميل گردد.

عين اين سخن در(خودكفايى) آنان درباره دفاع از حريم عقايد و پاسخ گويي به پرسش احبار يهود و علماي مسيحي حكم فرماست.

در اين جا نظر خوانندگان را به بيان مقدمه اي كه روشنگر مقدار موفقيت امت در اخذ احكام از پيامبر عالي قدر اسلام است جلب مي كنيم. اين مقدمه داراي فرازهايي است كه به ترتيب عبارت است از:.

1. دوران رسالت و رهبري پيامبر اسلام،از 23 سال تجاوز نكرده كه قسمت مهمي از آن مربوط به پيش ازهجرت، يعني دوران اقامت وي در مكه است. پيامبر سيزده سال تمام، عمر گرانبهاي خود را در راه تبليغ توحيد و دعوت مشركان مكه و حومه آن گذراند. در اين مدت، اگرچه موفقيت هايي به دست آورد و قلوب گروهي را متوجه آيين خود ساخت، اما براثر لجاجت هاي قريش و سرسختي بت پرستان محيط (مكه) نتيجه چشم گيري نگرفت تا آن جا كه دشمنان او نقشه قتل وي را كشيدند، از اين رو ناچار شد به فرمان خداوند مكه را به قصد مدينه ترك گويد و در (مدينه) رحل اقامت افكند.

اساس تبليغ وي در مدت اقامت سيزده ساله در مكه، در جهت تبيين معارف كلي اسلام و مسائل عقيدتي و مبارزه شديد با بت پرستي و دعوت مردم به توحيد و اعتقاد به معاد بود و شرايط و اوضاع اجازه نمي داد كه جز در موارد خاصي درباره مسائل اجتماعى، اخلاقى، قوانين مدني و احكام فرعي اسلام، از قبيل عبادات، سياسات، عقود و ايقاعات سخن بگويد؛ زيرا طرف سخن وي در مكه، گروهي بود كه هنوز در برابر بت سجده مي كردند و از آنها حاجت مي طلبيدند و مرگ را پايان زندگي مي دانستند.

از اين جهت مي بينيم آياتي كه در محيط مكه نازل شده است غالباً بر محور توحيد، معاد، تشريح معارف كلي و عقيدتي اسلام دور مي زند، حتي بسياري از دانشمندان، از اين راه آيات مكي را از مدني تميز و تشخيص مي دهند.

استقبال مردم مدينه از آيين اسلام و پشتيباني آنان از پيامبر اكرم به وي فرصت داد كه به بيان ساير مسائل حساس اسلامي بپردازد و يك قسمت ازدستورها و احكام اسلام را در محيط خود پياده و وظايف مردم را از نظرحلال و حرام بيان كند.

با اين همه، زندگي پيامبر و مسلمانان در اين محيط، نيز دور از غوغا و مزاحمت نبود، زيرا تمركز مسلمانان در محيط مدينه، رعب عجيبي در دل مشركان شبه جزيره عربستان افكنده بود. مشركان براي درهم كوبيدن اين نقطه، كراراً مدينه را به وضع شديدي محاصره مي كردند و با دادن تلفات سنگين و گاه وارد ساختن خسارت هاي مالي و جاني بر مسلمانان و بالاتر از همه، با گرفتن وقت عزيز و گرانبهاي پيامبر كه از هر لحظه اي از آن بايد در تربيت و رهبري مردم و بيان احكام و دستورهاي الهي استفاده شود عقب نشيني مي كردند و مسلمانان را براي مدت كوتاهي به حال خود وامي گذاشتند.