عقاید اسلامی در پرتوی قرآن حدیث و عقل نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عقاید اسلامی در پرتوی قرآن حدیث و عقل - نسخه متنی

جعفر سبحانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مزاحمت و اشغال وقت پيامبر و بازداشتن مسلمانان از آموزش مسائل دين منحصر به اين نبود، چه بسا به پيامبر گزارش هايي مي رسيد كه توطئه خطرناكي بر ضد اسلام در ميان افراد قبيله اي در شرف انعقاد است و آنان در فكر جمع پول و سلاح و تنظيم سپاه هستند تا در روز معيني براي كوبيدن حكومت جوان اسلام به مدينه حمله كنند. اين گزارش ها كه متأسفانه تعداد آنها در تاريخ اقامت ده ساله پيامبر در مدينه بيش از حدعادي بود، پيامبر را بر آن مي داشت كه يا شخصاً براي كوبيدن آنان رهسپار منطقه شورش شود و يا گروهي را به آن جا اعزام بدارد.

نه تنها منافقان مدينه براي خود حزب نيرومندي داشتند و با اسلام و مسلمانان به مخالفت برخاستند، بلكه يهوديان لجوج مدينه و خيبر و مسيحيان نجران نيز سدّ بزرگي بر سر راه اسلام بودند و همگي از طريق ايجاد توطئه، جنگ هاي خونين، مشاجرات و مجادلات بي جا وقت عزيز پيامبر و مسلمانان را مي گرفتند و آنان را از آموزش احكام، فروع اسلام و مسائل ديگر اسلامي باز مي داشتند.

پيامبر در مدت اقامت ده ساله خود در مدينه در 27 نبرد كه برخي از آنها بيش از يك ماه طول كشيد، شركت كرد و براي درهم كوبيدن توطئه هاي ضد اسلامى، در حدود 55 (سريه)(3) ترتيب داد و انجام هر يك از امور نظامى، مراقبت اوضاع مسلمانان و مرزهاي اسلامي به قيمت وقت عزيز او تمام مي شد.

چنين زندگاني پرغوغا، مسلمانان را بر آن مي داشت كه وقت خود را به جاي آموزش معارف و احكام اسلام، به دفاع از حريم اسلام و وجود پيامبر گرامي صرف كنند و هر گاه آرامش موقتي پيش مي آمد و مسلمانان پروانه وار به گرد شمع وجود پيامبر جمع مي شدند تا احكام، فرايض و معارف بلند اسلام را فراگيرند، ناگهان حوادث ناگوار و گزارش هاي مهم و حساس، سبب مي شد كه براي نبرد با دشمن و رفع تجاوز، آماده گردند.

امكانات مسلمانان نيزبه حدي نرسيده بود كه گروهي نظامي شوند و گروهي دانشجو بلكه مسلمانان در همان هنگامي كه به كار كشاورزي و باغ داري و مانند اينها مشغول بودند به تعليم و آموزش نيز مي پرداختند و در همان هنگام اگرنبردي پيش مي آمد همگي لباس رزم بر تن مي كردند و به جهاد مي رفتند. بنابراين غالباً تمام افراد، هم نظامي بودند، هم كارگر و هم دانشجو.

2. شريعت اسلامي به تدريج راه خود را طي كرده است، زيرا حوادث دوران پيامبر و پرسش هايي كه از حضرتش مي شد، سبب مي گرديد كه احكام آنها از مجراي وحي بيان گردد و از اين راه، شريعت اسلام تكامل خود را طي كند و اصولاً هيچ تشريع و تقنيني نمي تواند مخلوق شرايط يك لحظه و مقتضيات يك روز باشد، بلكه همواره تجديد حوادث و طرح يك سلسله سؤال ها موجب توسعه وضع قانون گذاري مي گردد.

در محيط بعثت پيامبر اكرم، علاوه بر اين موضوع خصوصيت ديگري وجود داشت و آن اين كه پيامبر اسلام در ميان مردمي به نبوت رسيد كه فاقد هر نوع قانون اخلاقي و اجتماعي بودند و يكي ازبي بندو بارترين ملل جهان به شمارمي رفتند. آشنا ساختن چنين ملتي به كليه قوانين، رموز اخلاقى، اجتماعي و ... در مدت كم، امكان عادي نداشت، حتي اگر پيامبر عالي قدر اسلام و پيروان او گرفتاري هاي ياد شده را هم نداشتند، تعليم اين همه حقوق و فرايض اسلامي به يك چنين گروه، ازحدودامكان خارج بود و مسلمانان در اين مدت كم، ظرفيت و استعداد فرا گرفتن همه آنها را نداشتند.

3. توسعه و گسترش زندگاني مسلمانان بر اثر فتوحات اسلامى، آنان را با مسائل تازه و حوادث جديدي روبه رومي كرد كه در دوران بعثت پيامبراكرم، نمونه آنها وجود نداشت و طرح و بيان احكام اين سلسله ازحوادث، دردوران حيات رسول خدا، براي گروهي كه با اين موضوعات آشنايي نداشتند، امكان پذير نبود و يا دست كم لازم نبود.

4. ازسويي ديگر، پيامبراسلام، خاتم پيامبران و آيين او آخرين شريعت آسماني است و بايد تمام آن چه راكه بشر ممكن است تا روزقيامت به آن نيازداشته باشد، در اختياراو بگذارد و او را از هر قانون بشري و تقنين آسماني بي نيازسازد.

ملاحظه اين امور، ما را بر آن مي دارد كه به طور قطع و يقين بگوييم: پيامبر عالي قدر اسلام، براي حفظ مصالح اسلام و تحقق هدف بعثت، اين قسمت ازمعارف و احكام را كه به جهت علل ياد شده موفق نشد به امت بياموزد پيش فردي از مسلمانان به وديعت نهاده كه مسلمانان پس از درگذشت او در تمام اين حوادث به وي مراجعه كنند و همه نيازهاي ديني و مذهبي خود را با پيروي از افعال و گفتار او برطرف سازند.

چنين فردي نمي تواند يك فرد عادي و معمولي باشد؛ زيرا در اين صورت نمي تواند اين همه علوم، معارف، احكام و فرايض را در مدت كم ازپيامبر فرا گيرد، بلكه بايد او همانند پيامبر داراي علمي گسترده و دربرابر هر نوع خطا و اشتباه كه موجب سلب اعتماد مردم مي گردد مصون و بيمه باشد.

شناسايي چنين فردي كه ازتمام احكام الهي و قوانين آسماني كه ممكن است بشر تا روزبازپسين به آن نيازداشته باشد، آگاهي دارد جزبراي خدا و پيامبراو براي كسي مقدورنيست.

آرى، شناسايي معصوم ازغير معصوم و اين كه چه كسي درمقابل هر نوع احتمال اشتباه و لغزش هاي عمدي و سهوي مصون و بيمه است، جزازطريق وحي و تعيين پيامبر ممكن نيست.

ازاين نظر، تكميل هدف بعثت و گسترش صحيح آيين اسلام در ميان ملل جهان و بي نيازساختن امت ازهر نوع آرا و نظريات خطاي بشري و غير وحي الهى، ايجاب مي كند فردي كه چنين شرايطي داشته باشد از طرف خدا به عنوان جانشين تعيين گردد و هرگز امت از طريق انتخاب، نمي تواند به چنين فردي دست يابد.

1. مشروح سرگذشت سفر تبوك را در كتاب فروغ ابديت ج 2، ص 799-771 مطالعه فرماييد.

2. به طور مسلم كتاب و سنت جواب گوي تمام نيازمندي هاي امت نسبت به فروع و اصول است. اگر مي گوييم: اين دو منبع نسبت به نيازمندي ها كفايت نمي كند، مقصود سنتي است كه در اختيار مردم قرار گرفته بود و اگر مجموع سنت هاي پيامبر كه به عقيده شيعه نزد پيشوايان معصوم، موجود است به آن قسمتِ منقول از پيامبر ضميمه گردند، قطعاً سنت براي تمام نيازمندي ها كافي خواهد بود.

3. نبردي كه پيامبر شخصاً در آن شركت نمي كرد و فقط گروهي را براي كوبيدن نقطه تجمع شورشيان اعزام مي فرمود (سريه) مي نامند.

/ 161