درس 9: جلوه هاي نظم در جهان بالا - عقاید اسلامی در پرتوی قرآن حدیث و عقل نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عقاید اسلامی در پرتوی قرآن حدیث و عقل - نسخه متنی

جعفر سبحانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

3. پيكر تراشى، از قطعه سنگى، پيكر يك شخصيت علمي و يا نظامي را مي تراشد، وي در اين راه زحمات فراواني مي كشد و پس از ده ها ساعت فكر و انديشه همراه فعاليت هاي بدني و به كار انداختن ابزار و آلات فنى، تنديسي تحويل مراكز هنري مي دهد. آيا مي توان وجود چنين مجسمه اي را معلول حركات بي هدف و نامنظم دست پيكر تراش و ضربه هاي تصادفي آن دانست، يا بايد گفت اين مجسمه در سايه ذوق و انديشه و با استفاده از ابزار و آلات پيكر سازي به وجود آمده است.

واضح است كه اگر هزاران بار اين قطعه سنگ را از بالاي كوه به دره عميقي رها سازيم هرگز بر اثر برخوردهاي نامنظم با سنگ هاي ديگر، مجسمه يك انسان به وجود نمي آيد، چه رسد به مجسمه شخص معيّنى.

از اين مثال ها مي توان يك قانون مسلّم را استخراج كرد و آن اين كه هرپديده اي كه در ساختن آن نظم و ترتيب و سنجش و اندازه گيري مشاهده شود قطعاً معلول سازنده اي خواهد بود كه داراي فكر، اراده و دانش بوده است.

4. اتومبيل زير پاي شما مولود فكر گروهي از دانشمندان است كه در سايه فكر و كوشش هاي منظم، طرح ساختمان اين وسيله را ريخته اند. هرگز تصادف نمي تواند ماشين بسازد و اگر خرده هاي فولاد، شيشه و لاستيك را درون بشكه اي بزرگ بريزيم و آن را هزاران بار بچرخانيم، هرگز اتومبيلي درست نمي شود.

5. علم و تجربه ثابت كرده است كه حتي يك نظم ساده و بسيط نيز تنها در پرتو فكر و انديشه مي تواند به وجود بيايد و از اين رو هنگامي كه كتيبه اي به خط ميخي در موزه آثار باستاني مي بينيم، بي درنگ آن را به نويسنده اي كه عاقل و با شعور بوده است نسبت مي دهيم و هرگز آن را معلول تصادف نمي دانيم.

6. انتشار يك كتاب، نيازمند زمينه ها و مقدماتي فكري و عملي است كه از روي انديشه و اراده انجام گيرد. نخست بايد مؤلف، مطالب كتاب را در ذهن خود تنظيم كند و سپس آنها را با قلم روي كاغذ بياورد. آن گاه حروف چين چاپخانه حروف آن را مطابق نوشته مؤلف روي اسلوب فني تايپ كند، و پس از صفحه آرايي و تهيه فيلم و زينگ و چاپ، در كارگاه صحافي تجليد و منتشر گردد. هرگز نمي توان گفت: انفجاري در چاپخانه رخ داد و اين كتاب چاپ گرديد.

و آيا مي توان احتمال داد كه وجود اين كتاب معلول هماهنگي تصادفي ذرات مركب و يا به هم پيوستن حروف در سايه يك عامل تصادفي است هرگز.

7. وارد كلاس مي شويم، يك فرمول رياضي كه بر تخته سياه نوشته شده توجه ما را به خود جلب مي كند. آيا در اين موقع فكري جز اين در ذهن ما پديد مي آيد كه يك آشناي به مسائل رياضي اين فرمول را بر روي آن تخته نوشته است، آيا احتمال مي دهيم كه آن فرمول در اثر اجتماع تصادفىِ ذرات گچ بر روي تخته سياه به وجود آمده باشد.

8 . آيا كسي مي تواند ادعا كند كه يك قمر مصنوعي كه در فضا و در مدار زمين مي گردد، طي يك تصادف به وجود آمده باشد و در اين كار نه انديشه اي به كار رفته باشد و نه سازنده دانايي داشته باشد.

9. رايانه هايي كه در مؤسسه هاي بزرگ، وظيفه صدها كارمند حسابرس را انجام مي دهند، شاهد گوياي ماست، زيرا هرگز نمي توان آن را مصنوع تصادف كور و كر دانست و تصور كرد كه اجزاي داخلي آنها بدون مداخله يك طراح باهوش، خود به خود در جاي خود قرار گرفته است.

10. ما از اين نمونه ها مي گذريم نظري بر محيط زندگي خود مي افكنيم و به اتاقي كه در آن زندگي مي كنيم و درآن چيزهايي از قبيل صندلى، بخارى، فرش، قفسه و كتاب قرار دارد توجه مي كنيم، آيا مي توان گفت كه اين همه وسايل زندگي تصادفاً به وجود آمده است، آيا كوچك ترين ترديدي داريم كه هر كدام ازآنها سازنده اي دانا و عاقل داشته اند.

اگر عقل و خرد در اين موارد به طور قطع و يقين داوري مي كند كه هر مصنوعي كه در وجودش نظم و ترتيب ديده شود قطعاً سازنده و پديد آرنده هوشمند و دانايي داشته است در اين صورت همان عقل و خرد درباره جهان آفرينش كه پر از طرح هاي بي شمار مستقل و در عين حال مربوط به هم مي باشد و هر كدام به نوبه خود صدها بار از يك نوشته و يا ماشين تحرير و يا ماشين حساب و اتومبيل و سفينه فضانورد و مغز الكترونيك پيچيده تر و حيرت انگيزتر است همان داوري و قضاوت را خواهد كرد و با صداي بلند خواهد گفت: (جهان را خالقي باشد خدا نام).

درس 9: جلوه هاي نظم در جهان بالا

گستردگي جهان آفرينش، بالاتر از آن است كه با متر، كيلومتر و فرسنگ اندازه گيري شود و تعداد اجرام آسمان بيش از آن است كه بتوان آن را با ارقام معمولي بيان كرد. از اين رو بشر براي بيان فاصله بين ستارگان به مقياس ديگري پناه برده و آن سرعت سير نور است كه در هر ثانيه مسافت سيصد هزار كيلومتر را طي مي كند.

هنگامي تعجب ما بيشتر خواهد شد كه دريابيم خورشيد ما ستاره اي است در مجموعه اي بزرگ از ستارگان به نام (كهكشان) كه در اين كهكشان، ميليون ها ستاره وجود دارد.

تازه كهكشان ما با اين منظومه شمسي و ميليون ها ستاره آن خود يك كهكشان از ميليون ها كهكشاني است كه در جهان وجود دارد و هيچ كس رقم آن را نمي داند، زيرا هر گاه تلسكوپ نيرومند و تازه اي ساخته مي شود كهكشان هاي بيشتري كشف مي گردد و برخي از آنها به قدري دورند كه نور آنها ميليون ها سال طول مي كشد تا به زمين برسد.

فاصله دو قطر كهكشان ما به قدري است كه (نور)، آن را در حدود دويست تا سيصد ميليون سال طي مي كند.

به قول يكي از دانشمندان، آن چه كه ما امروز تسخير فضا مي ناميم، در برابر عظمت جهان بالا، درست مانند اين است كه پروانه ظريفي روي برگ درخت عظيمي نشسته باشد كه هزاران شاخه و ميليون ها برگ دارد و در ميان جنگل انبوه و بي پاياني واقع شده كه صدها فرسنگ طول دارد. آن گاه، پروانه تصميم بگيرد از آن برگ به روي برگ ديگري كه مجاور آن است پرواز كند، برگ اول، (زمين ما) و برگ دوم (ماه) است و آن شاخه همچون منظومه شمسى، و آن درخت، كهكشان، كه منظومه شمسي ما جزئي از آن است و آن جنگل، جهان هستي است و در حقيقت دانشمندان نجوم مانند مسافراني هستند كه در جنگل گردش مي كنند. ستارگان، اين جنگل را تشكيل مي دهند و همان طور كه هر جنگل محدود است، تعداد ستاره ها نيز محدود است اما تعداد آنها چقدر است جديدترين تخمين هايي كه زده شده است تعداد ستارگان را در حدود چهل ميليارد نشان مي دهد.

/ 161