درس 56: چرا بايد پيامبران معصوم باشند - عقاید اسلامی در پرتوی قرآن حدیث و عقل نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عقاید اسلامی در پرتوی قرآن حدیث و عقل - نسخه متنی

جعفر سبحانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ما ملاحظه مي كنيم كه برخي از افراد از خوردن مال يتيم بي نوا كوچك ترين پروايي ندارند، ولي در مقابل، گروهي از خوردن لقمه اي حرام امتناع مي ورزند، چرا اولي با كمال بي پروايي مال بينوايان را حيف و ميل مي كند، ولي دومي از كوچك ترين تصرف خودداري مي نمايد علت آن اين است كه شخصِ نخست يا اساساً معتقد به لوازم و تبعات اين نوع نافرماني نيست و يا اگر هم نيمه ايمان و اعتقادي داشته باشد، لذايذ زودگذر جهان آن چنان حجاب غليظي ميان ديده دل و عواقب شوم عمل، به وجود آورده است كه از اين آثار جز شبحي احساس نمي كند، ولي دومي آن چنان علم قوي و نيرومند به لوازم اين گناه دارد كه هر قطعه اي از مال يتيم در نظر او با قطعه اي از آتش برابر است و در نتيجه به اتلاف و حيف و ميل آن اقدام نمي كند، زيرا او با ديده علم و بصيرت مي بيند كه چگونه اين اموال به آتش هاي سوزنده مبدل گرديده است، از اين رو در برابر اين عمل مصونيت پيدا مي كند.

هرگاه براي شخص نخست، چنين علم و بينشي رخ دهد قطعاً او نيز مانند دومي از هر نوع تصرف ظالمانه خود داري مي كند.

قرآن كريم درباره كساني كه طلا و نقره را كنز كرده و حقوق واجب آن را در راه خدا نمي پردازند چنين مي فرمايد:.

اين فلزها در روز رستاخيز به صورت آتش در آمده و با آنها پيشانى، پهلو و پشت كنزكنندگان را داغ مي نهند. (17)

اگر برخي از كنزكنندگان، اين منظره را با ديدگان خود مشاهده كنند و ببينند كه چگونه همكاران آنها به كيفر اعمال خود رسيدند، سپس اخطار شود كه اگر شما نيز ثروت خود را كنز سازيد، سرانجام به همين سرنوشت دچار مي شويد، آنان فوراً تمام ثروت هاي كنز شده نامشروع را آزاد مي سازد.

گاهي برخي از افراد در همين جهان، بدون مشاهده منظره كيفر الهى، آن چنان به مفاد اين آيه ايمان پيدا مي كنند كه اثر آن ايمان، كمتر از شهود اثر آن گناه نيست، تا آن جا كه اگر پرده هاي اين جهان از برابر ديدگان آنها برداشته شود كوچك ترين تفاوتي در ايمان آنان به وجود نمي آيد، در چنين صورت اين افراد در برابر اين گناه (كنز كردن طلا و نقره) يك نوع مصونيت و عصمت پيدا مي كنند؛ يعني هرگز طلا و نقره را كنز نمي كنند.

حالا اگر فرد يا گروهي به كيفر تمامي معاصي چنين حالتي پيدا كنند و كيفر الهي آن چنان بر آنها روشن و يقيني شود كه ارتفاع حجاب و از بين رفتن فواصل زماني و مكانى، كوچك ترين اثري در ايمان و اعتقاد آنان نگذارد در چنين صورت اين فرد يا آن گروه در برابر همه معاصي يك نوع مصونيت و عصمت صددرصد پيدا مي كنند و نه تنها گناه از آنان سر نمي زند بلكه به فكر گناه نيز نمي افتند.

بنابراين، عصمت در مورد افراد معصوم، اثر مستقيم ايمان شديد و علم قاطع به كيفر اعمال است و هر فردي براي خود يك نوع عصمت در برخي از موارد دارد. چيزي كه هست پيامبران براثر احاطه علمي به كيفر اعمال و آگاهي كامل از عظمت خداوند درباره تمام گناهان، عصمت جامع و كامل دارند و براساس همين علم، تمام دواعي گناه و غرايز سركش انساني در آنها مهار شده و لحظه اي از خطوطي كه خداوند تعيين كرده است تجاوز نمي كنند.

در پايان از ياد آوري نكته اي ناگزيزيم و آن اين كه درست است كه پيامبران در برابر گناه و هر نوع نافرماني مصونيت دارند و همگي نسبت به آن بيمه هستند، ولي آن چنان نيستند كه ديگر توانايي و قدرت بر انجام گناه نداشته و در پيروي از فرمان هاي خدا مجبور باشند، بلكه آنان نيز بسان ساير مردم از حريت و آزادي در عمل برخوردارند و بر اطاعت و عصيان قادر و توانا هستند، ولي چون با چشم باطن كه نتيجه علم وسيع و گسترده آنان به جهان هستي است، لوازم اعمال را مي بينند و به حقايق اعمال خود كه در لسان شرع به آنها پاداش و كيفر گفته مي شود، واقف و آگاهند، از اين جهت از هر نوع گناه و نافرماني خود داري مي كنند.

از باب مثال به مطلب زير توجه فرماييد. جاي گفتگو نيست كه خداوند بر انجام هر نوع كار زشت و قبيح قادر و تواناست، اما هيچ گاه كارهاي قبيح و ناشايست كه بر خلاف عدل اوست انجام نمي دهد، ولي انجام ندادن اين نوع كارها گواه بر عدم قدرت او نيست.

افراد معصوم در برابر گناه نيز همين حالت را دارند. آنان در عين قدرت و توانايي بر گناه، گرد معصيت نمي گردند.

درس 56: چرا بايد پيامبران معصوم باشند

اينك، پس از آگاهي از حقيقت عصمت و علل آن، لازم است درباره مراحل سه گانه عصمت (در زمينه هاي گناه و نافرمانى) توضيح داده شود.

مراتب عصمت در اين زمينه ها به قرار زير است.

1. عصمت از نظر ايمان و عقيده به مبدأ و معاد و ديگر اصول مسلم دين؛.

2. عصمت در بيان احكامي كه از طرف خداوند مأمور به ابلاغ آنها شده است، يعني نبايد پيامبر در بيان دستورهاي الهي دروغ بگويد و يا آنها را تحريف كند؛.

3. عصمت از نظر اعمال و افعال، يعني بايد گفتار و كردار پيامبر مطابق آيين الهي باشد و دچار لغزش و نافرماني نگردد.

عصمت در مرحله نخست از مراحل سه گانه فوق، مورد اتفاق تمام دانشمندان عقايد است، يعني همگي معتقدند كه، پيامبران آسماني بايد در تمام ادوار زندگي از اشكال و خلل در اعتقاد مصون بوده و مؤمن و موحّد باشند و لحظه اي به خدا كفر نورزند و براي او شريك قرار ندهند و پيوسته او را از صفات ناشايست مبرا و منزه دانند و به روز رستاخيز و سزاي اعمال معتقد گردند، خلاصه از يك عقيده صحيح به طور كامل برخوردار باشند.

منظور از عصمت در مرحله تبليغ، اين است كه پيامبران آسماني بايد آن چه را كه از آموزگار وحي دريافت مي دارند بدون كم و زياد در اختيار مردم بگذارند و هرگز به خدا دروغ نبندند و دستورهاي او را تحريف نكنند و رسالت خود را آن چنان كه خدا دستور داده است انجام دهند. در اين مرحله كسي از علماي اسلام مخالفت نكرده و همگي به طور اتفاق، پيامبران را از دروغ بستن به خدا و شريعت وي منزه مي دانند.

و گواه عصمت در اين مرحله بسيار روشن است؛ زيرا منظور از ارسال پيامبران اين است كه مردم را به دستورهاي سعادت آفرين الهي رهبري كنند و انتخاب فردي براي اين كار كه از دروغ و تحريف پروا ندارد نقض غرض است و هيچ فرد علاقه مند به هدف خود، به چنين كاري اقدام نمي كند.

/ 161