برهان نظم - عقاید اسلامی در پرتوی قرآن حدیث و عقل نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عقاید اسلامی در پرتوی قرآن حدیث و عقل - نسخه متنی

جعفر سبحانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

علت عنايت و اهتمام كتاب آسماني و پاسداران وحي به پيمودن اين راه اين است كه هر فردي به فراخور دانش و بينش و استعداد خود مي تواند نمونه هاي بارزي از نظم جهان را درك كند و از وجود نظم شگرفي كه در دل هر ذره اي از ذرات بي شمار آن نهفته است به وجود ناظمي كه از روي علم، حكمت، محاسبه و اندازه گيري به آن نظم بخشيده است پي ببرد.

البته آن چه را كه يك گياه شناس و زيست شناس يا يك فيزيك دان و شيمي دان و يا متخصص مسائل فضايي و اجرام كيهاني از نظام اين جهان درك مي كند هرگز با آن چه كه يك فرد عادي از مطالعه سطحي از آن به دست مي آورد قابل مقايسه نيست، ولي به هر حال هر دو دسته، از مطالعه خود نتيجه واحدي مي گيرند. هر دو گروه به اين نتيجه مي رسند كه نظام شگفت انگيز اين جهان، بلكه نظام هر ذره اي از ذرات بي نهايت آن و ساختمان هر سلول از سلول هاي جان داران و حركت منظم هر پديده كيهاني و ... گواه بر اين است كه اين موجودات از روي تدبير و محاسبه و اندازه گيري آفريده شده اند و محال است بدون مداخله يك قدرت بزرگ دانا و توانا، اين نظم و ترتيب به وجود آمده باشد.

در حقيقت، علوم طبيعي با رشته هاي گوناگوني كه دارد روشنگر گوشه اي از اين نظام و تشكيلات شگفت انگيز جهان آفرينش است و هر چند بشر در گشودن رازهاي طبيعي و تسخير قله هاي تازه علم به پيروزي هاي بيشتر و شگرف تري رسيده است، بي شك گام هاي بلندتري به سوي درك نظامات دقيق و حيرت انگيز جهان بر مي دارد.

با اين كه آن چه دانشمندان عصر حاضر در پرتو پيشرفت علوم و وسايل دقيق علمى، از نظم شگفت انگيز جهان گياهان ، جانوران ، اجرام كيهاني و عجايب درياها درك مي كنند با آن چه گذشتگان از اين موضوعات درك مي كردند تفاوت بارزي دارد، ولي در چشم انداز همه دانش هاي طبيعي دو مطلب براي ما به خوبي واضح و روشن مي گردد:.

يكي اين كه جهان آفرينش، براساس يك نقشه علمى، محاسبه و اندازه گيري خاص و دقيقي آفريده شده است و بر هر ذره اي از ذرات و هر گوشه اي از گوشه هاي آن، يك سلسله قوانين تغيير ناپذير حكومت مي كند.

ديگر اين كه نظم و تدبير جهان آفرينش گواه بر آن است كه صانعي توانا، سازنده اي دانا و طراحي چيره دست با محاسبات دقيق علمي آن را طرح كرده است و به آن وجود و هستي بخشيده است.

برهان نظم

اركان اين برهان را سه مطلب تشكيل مي دهد:.

1. در جهان هستي تا آن جا كه عقل و دانش بشر از روي پديده ها و اسرار آنها پرده برداشته، به جز نظم و دقت چيزي نيافته است و تمام دانشمندان جهان و مكتشفان بزرگ در بررسي هاي خود اعتراف مي كنند كه در سراسر جهان جز محاسبه و اندازه گيري و جز نظام و تشكيلات حيرت انگيز، چيزي نديده اند.

حتي تمام كوشش هاي بشر در مراكز علمي و آزمايشگاه ها و رصدخانه ها براي اين است كه نظام هايي را كه براين جهان حكومت مي كند كشف كنند و هدف بازگو كنندگان رازهاي طبيعت، چيزي نيست، جز پرده برداري از اسرار طبيعت و قوانين پيچيده و نظام هايي كه بر آن حكومت مي كند، و همه علوم طبيعي با رشته هاي گوناگون خود مبيّن و روشنگر نظم شگرف جهان هستي است.

2. هر پديده اي (چيزي كه قبلاً داراي هستي و وجود نبوده و بعداً موجود شده است) براي خود علتي دارد و قانون عليت و معلوليت، يك قانون عمومي و همگاني است.

3. پديده اي كه در آن نظم و تدبير و سنجش و اندازه گيري به كار رود، نمي تواند دستاورد تصادف باشد، بلكه معلول علتي است كه آن را از روي انديشه و محاسبه و دقت به وجود آورده است.

براي روشن شدن مطلب ناچاريم اندكي درباره هريك از سه اصل ياد شده كه پايه هاي برهان نظم به شمار مي روند بحث كنيم.

درس 7: سه اصل برهان نظم

1. نظام شگفت انگيز جهان آفرينش

رموز و نظام دقيق و پيچيده جهان آفرينش همانند اقيانوس ناپيدا كرانه اي است كه بشر فقط توانسته است با دانش كنوني خود چند گام كوتاه از آن را بپيمايد. بشر فعلاً با اين معلومات شگرف و ترقيات شگفت آور خود، تازه توانسته است با الفباي علوم طبيعي آشنا شود و هر چه از نظر علم و دانش، گام به پيش مي نهد بهت و تحير او در برابر جهان هستي افزايش يافته، به محدود بودن علم خود بيشتر پي مي برد. به قول يكي از متخصصان فيزيك (هر چه من بيشتر تحصيل كردم و همه چيز را از اتم تا كهكشان و از ميكروب تا انسان از نظر گذراندم متوجه شدم كه هنوز خيلي چيزها (برايم) مجهول مانده است).

اين قبيل اعترافات كه در ميان سخنان دانشمندان فراوان به چشم مي خورد همگي حاكي از آن است كه بشر از نردبان علم چند پله اي بيش، فراتر نرفته است و از اين رو هنگامي كه از آن دانشمند رياضي معروف جهان، (انيشتين) پرسيدند كه نسبت معلومات خود را به مجهولات خويش بيان كند، او در حالي كه در كنار نردبان كتابخانه خود ايستاده بود چنين پاسخ داد:.

نسبت اين دو به هم، نسبت اين نردبان است به فضاي بي كران آسمان ها و هنوز من از نردبان علم بيش از چند پله بالاتر نرفته ام.

بنابراين نسبت معلومات بشر به نظام دقيق و وسيع جهان، آن چنان ناچيز است كه هرگز به حساب نمي آيد. ولي با اين همه، يك ميلياردم معلومات فعلي بشر درباره عظمت كاخ استوار و بلند آفرينش، براي اثبات صانع حكيم و دانا و توانا كافي است و به روشني ثابت مي كند كه يك چنين نظم دقيق و پيچيده اي بدون وجود يك منبع قدرت و حكمت و علم، به هيچ وجه امكان پذير نيست.

2. هر پديده اي علتي دارد

شايد از ضروري ترين انديشه هاي بشر اين باشد كه هر پديده اي علتي دارد كه وجود آن را ايجاب مي كند و هيچ پديده اي بدون علتي كه سرچشمه وجود آن است به وجود نمي آيد. بشر اين قانون كلي را از كاوش كاملي كه در طول زندگي انجام داده به دست آورده است، و تاكنون هرگز ديده نشده كه پديده اي خود به خود و بدون علت، گام به صحنه هستي بگذارد.

بنابراين نظام هاي شگفت انگيزي كه در جهان خلقت به چشم مي خورد، بايد علتي داشته باشد، زيرا هيچ عقلي باور نمي كند كه (اين همه نقش عجب بر در و ديوار وجود) بدون دست نقاش زبردستي وجود پيدا كرده باشد.

3. نظم در آفرينش هر موجود دليل بر وجود علم، حكمت و قدرت در پديد آورنده آن است :

اگر وجود اثر، حاكي از وجود مؤثر است، خصوصيات اثر نيز ما را به خصوصيات مؤثر راهنمايي مي كند، چنان كه وجود اتومبيل گواهي مي دهد كه سازنده اي دارد، خصوصيات آن نيز شهادت مي دهد كه سازنده وي از دانش هاي مربوط به صنعت اتومبيل سازي كاملاً آگاه بوده است.

اگر يك شاهكار ادبي مانند شاهنامه فردوسي حاكي از آن است كه سراينده اي دارد، هم چنين ويژگي هاي آن حاكي از اين است كه سراينده آن كاملاً از اصول داستان سرايى، فنون ادبي و خصوصيات زبان پارسي آگاهي كامل داشته است و هرگز نمي توان گفت اين گنجينه ادبى، اثر يك فرد عاري از ذوق ادبي و بي اطلاع از اصول داستان سرايي است و به طور تصادف به زبان و قلم او جاري شده است.

ساختماني كه بر پايه اصول فني و مطابق نيازمندي هاي يك مؤسسه بزرگ ساخته مي شود، حاكي از آن است كه سازنده و پديد آورنده اي دارد چنان كه گواه بر آن است كه سازنده آن، داراي فكر و انديشه بوده و با بصيرت و بينايى، آن بنا را پي ريزي كرده است و هرگز كسي احتمال نمي دهد كه گروهي بي اطلاع از اصول و فنون معماري به عنوان سرگرمي و بازى، آجر روي آجر نهاده باشند، چنان كه كسي نيز احتمال نمي دهد كه اين ساختمان از روي تصادف و بدون نقشه و اعمال فكر به وجود آمده باشد.

بي شك اثر هر نويسنده و گوينده و كارگر و صنعتگرى، و عمل هر انساني گواه روشني بر كم و كيف معلومات و نحوه ملكات و روحيات اوست و نظام حكيمانه جهان هستى، اتقان و استواري مصنوعات و نظم و ترتيب موجودات، گواه بر اين است كه به وجود آورنده آنها دانا، توانا و حكيم بوده است و هرگز نمي توان يك نظم كوچك را معلول تصادف كور و كر و اتفاق بي حس و شعور دانست تا چه رسد به نظام بزرگ و محيرالعقول جهان آفرينش:.

طبيعت ندارد شعور اي پسر محال است باشد بديع الأثر.

1. رعد (13) آيه 28.

2. روم (30) آيه 30.

3. تفسير برهان، ج 3، ص 263؛ صدوق،توحيد، ص 328.

/ 161