درس 46: آورنده معجزه بايد مدعي نبوت باشد - عقاید اسلامی در پرتوی قرآن حدیث و عقل نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عقاید اسلامی در پرتوی قرآن حدیث و عقل - نسخه متنی

جعفر سبحانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

علت اين كه ما از ديدن و شنيدن كار دوم در شگفت مي مانيم اين است كه از روزي كه چشم به جهان گشوده ايم حركت اجسام را در پرتو عوامل و اسباب ظاهري ديده ايم و بس و هرگز انجام چنين كاري را از طريق اسباب غير عادى، يعني به اتكاي نيروي الهي و غيبي مشاهده نكرده ايم. پس چنين كاري بر خلاف عادت خواهد بود نه بر خلاف عقل، خرق عادت خواهد بود، نه خرق قوانين عقل.

2. روزي بود كه معالجه نابينايان مادرزاد و يا مبتلايان بيماري (سل) از حيطه قدرت بشر خارج بود، با اين كه رفع و علاج چنين نقص و يا بيماري امكان داشت، دست بشر بر اثر قصور و كوتاهي قدرت علمى، به آن نمي رسيد ولي پس از قرون متمادى، بشر در راه علم و تمدن گام هاي بلندي برداشت و اين نوع بيماري هاي سركش را تا حدي مهار نمود.

پيروزي بر چنين بيماري ها از دو راه ممكن است: يكي اين كه از طريق عوامل متعارف و اسباب عادي وارد شويم؛ مثلاً بر روي پرده هاي چشم عمل جراحي انجام دهيم و بيمار را تحت مراقبت و كنترل پزشكي قرار داده و با دارو و غذاهاي مقوى، بيماري را ريشه كن سازيم.

راه ديگر اين كه به اتكاي قدرت الهي و استمداد از نيروي بي پايان او كه هر كار ممكن را در هر لحظه با هر شرايطي مي تواند انجام دهد، بر اين مشكل پيروز شويم، و نابينايان و بيماران را با يك دعا و يا يك لمس و دست كشيدن و... شفا بخشيم. ماهيت هر دو كار يكي است و آن انجام يك كار ممكن مي باشد، ولي عمل نخستين اسباب ظاهري و عادي دارد، اما عمل دوم محصول اسباب و عوامل نامرئي است كه از حدود اطلاعات بشر، خارج و بيرون است.

3. تسخير فضا و فرود آمدن بشر در ماه طبعاً امري است ممكن و در نظر عقل مانند (اجتماع وجود و عدم) محال ذاتي نيست و از اين رو بشر قرن ها انتظار مي كشيد كه به آرزوي خود برسد تا آن كه بر اثر پيشرفت صنعت و تكنيك و در پرتو كوشش هاي هزاران نفر رياضي دان، فيزيسين، تكنيسين، كارگر و... بشر توانست براي اولين بار به وسيله آپولوي يازده گام در ماه گذارد، و بر يك چنين امر ممكن از طريق علم و دانش و كوشش هاي دست جمعى، جامه عمل بپوشاند.

به طور مسلم يك چنين كار هر چه باعظمت باشد، اعجاز نيست اگرچه تعجب ميليون ها جمعيت جهان را برانگيزد، زيرا اين كار از مجراي اسباب ظاهري و ابزار علمي كه در اختيار دانشمندان است، انجام گرفته است و هر كس از اين راه وارد شود و در اين رشته تخصص داشته باشد همان نتيجه را مي گيرد.

ولي هرگاه بشري توانست بدون اين ابزار، و بدون كوچك ترين كوشش علمي و فكرى، به وسيله يك امر ساده فضا را تسخير كند و يا در پرتو يك اراده و تصميم، از خانه خود به سوي آسمان ها پرواز نمايد، در اين صورت اين كار معجزه شمرده خواهد شد.

حقيقت هر دو كار يكي است و در هردو، فضا تسخير گرديده و يا گام در ماه نهاده شده است، ولي در يكي از ابزار عادي و علمي استفاده شده و در ديگري از يك سلسله عوامل نامرئي كه جز مردان الهي از آن آگاهي ندارند استمداد به عمل آمده است.

درس 46: آورنده معجزه بايد مدعي نبوت باشد

دومين امتياز معجزه اين است كه آورنده آن بايد مدعي مقام شامخ پيامبري و رهبري مردم از جانب خدا باشد و آن را به عنوان يك سند زنده براي اثبات مقامي كه ادعا مي كند بياورد و در غير اين صورت هر چه هم خارق العاده باشد معجزه نخواهد بود، بلكه در اصطلاح به آن (كرامت) مي گويند.

بنابراين، امورخارق العاده اي كه گاه از اولياي دين و عارفان و سالكان حقيقي كه براثر صفاي روح و روان و قرب به درگاه الهي ديده مي شود و به اذن الهي در جهان هستي تصرف مي كنند، معجزه ناميده نمي شود؛ زيرا آنان نه مقامي را ادعا مي كنند، و نه آن را به عنوان يك سند زنده براي اثبات مقامي كه دارا هستند انجام مي دهند.

خداوند در آيه 37 سوره آل عمران، حضرت مريم را با كرامت خاصي ياد مي كند و مي فرمايد:.

همواره مريم، روزىِ خود را در محراب عبادت حاضر و آماده مي ديد و هر موقع زكريا بر او وارد مي شد روزىِ او را در كنار محراب او آماده مشاهده مي كرد، و از روي تعجب مي پرسيد كه اين غذا از كجا رسيده است (تو در خانه من هستي و من كفيل زندگي تو هستم و يك چنين غذايي در خانه من وجود ندارد) و مريم پاسخ مي داد: اين غذا از سوي خدا و از غيب رسيده است، اوست كه به هركس بخواهد روزىِ بدون حساب مي دهد. (5) .

و در ميان امت هاي پيشين و امت اسلامي شخصيت هايي بودند و هستند كه با يك خواست، كارهايي را انجام مي دهند كه هرگز با موازين عادى، قابل توجيه و تفسير نيست، ولي چون مدعي مقامي نيستند به آنان صاحبان كرامت مي گويند.

جهانيان در مقابله با آن ناتوان باشند

اين سومين امتياز معجزه است و اين امتياز دو قيد را در بر دارد:.

الف) آورنده معجزه مردم را به مقابله دعوت كند؛.

ب) همه مردم را در مقام معارضه ناتوان و بيچاره سازد و كسي نتواند با او مبارزه نمايد.

در اين صورت هرگاه انجام دهنده معجزه، اصلاً مردم را دعوت به مقابله نكند و يا بر فرض دعوت در مقام مقابله مغلوب گردد و ديگران مشابه كار او را نيز انجام دهند در اين صورت از حد اعجاز بيرون خواهد بود.

/ 161