درس 12: بررسي برهان نظم از ديدگاه موازنه و كنترل - عقاید اسلامی در پرتوی قرآن حدیث و عقل نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عقاید اسلامی در پرتوی قرآن حدیث و عقل - نسخه متنی

جعفر سبحانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

گل ها معمولاً از چهار قسمت كه هر كدام وظيفه خاصي بر عهده دارند تشكيل مي شوند:.

1. كاسه گل، برگ هاي سبزي است كه غنچه گل را مي پوشاند؛.

2. جام گل، برگ هاي گل است كه عمل تنفس گياه را انجام مي دهد و به راستي قرار گرفتن و رنگ آميزي مختلف آنها از آيات الهي و نشانه دخالت قدرتي بزرگ در پيدايش آنهاست؛.

3. نافه گل، در ميان گل ميله هايي به صورت پرچم هاي ظريفي مشاهده مي شود كه به آن نافه گل مي گويند و در بالاي اين ميله ها برآمدگي كوچك و زرد رنگي است كه آن را (بساك) مي نامند و در ميان (بساك) كيسه بسيار كوچكي است كه دانه هاي (گرده) در آن قرار دارد كه به منزله (نطفه) است و براثر تلقيح آن با قسمت ماده، تخم گل به وجود مي آيد؛.

4. مادگى، بخشي است كه روي محور گل قرار دارد و در ناحيه فوقاني آن برآمدگي مخصوصي به نام (كلاله) وجود دارد كه سطح آن را ماده لزج و چسبناكي پوشانيده است و كار اين ماده چسبنده، نگاه داري و جذب دانه هاي نر و كمك به رويش آنهاست.

عمل لقاح بدين گونه صورت مي گيرد: بادها مي وزند، ميله هاي ظريف و لطيفي كه كيسه هاي (گرده) را با خود حمل مي كنند به رقص در مي آيند، كيسه هاي گرده گشوده مي شود، ذرات آن بر طَبَق گل كه زير آن گسترده است پاشيده مي شود. دانه هاي گرده پس از عبور از طبق گل، در بن گل با نطفه ماده آميزش كرده و تخم گل را تشكيل مي دهند. آيا مي توان تصور كرد كه اين بزم باشكوه و اين تشكيلات حيرت انگيز كه هنوز بشر موفق به ساختن صورت ظاهري آن نشده خود به خود به وجود آمده باشد.

ما درباره نظام گل ها به همين اندازه اكتفا مي كنيم و طالبان تفصيل را به كتاب هاي گياه شناسي ارجاع مي دهيم و بحث را با سخنان يك زيست شناس به پايان مي رسانيم.

وي مي گويد:.

بوته شبدري را كه در كنار جاده اي روييده، در نظر بگيريد. آيا تاكنون اين همه ماشين آلات شگرفي كه بشر ساخته است مي تواند با اين گياه خودرو برابري كند اين شبدر، خود ماشيني است شگفت آور و حيرت انگيز كه پيوسته رشد مي كند و هر روز هزاران نوع فعل و انفعال فيزيكي و شيميايي انجام مي دهد و همه آنها تحت نظارت يك ماده (پروتوپلاسمى) كه تمام حيات طبيعي از آن تشكيل يافته قرار دارند.

اين ماشين زنده و عجيب، آفريده قدرت كيست آيا جز اين است كه خداوند، موجود زنده را با استعداد توليد مثل آفريده است و اين استعداد در تمام انواع با تمام خواص و مشخصات از نسلي به نسل ديگر منتقل مي شود، و با اين صفات و مشخصات است كه ما هميشه مي توانيم (شبدر) را بشناسيم.

به نظر من اين شگفت انگيزترين قسمت (زيست شناسى) است كه تجليات قدرت خدايي را نمايان مي سازد؛ زيرا ما در برابر دنيايي قرار گرفته ايم كه بي نهايت كوچك است. هسته اصلي تخم شبدر كه توليد مثل مي كند حتي چندين مرتبه كوچك تر از يك سلول است و تنها قوي ترين ميكروسكوپ ها مي تواند آن را تماشا كند. ولي اين ذرات بسيار ريز استعدادي دارند كه مي توانند در مواقع لزوم و البته بسيار نادر كيفيت اصلي خود را عوض كرده و نوعي تازه به وجود آورند كه از نسل هاي پيشين بهتر باشد.

متفكران و روشن فكران جهان مي دانند كه ايجاد قدرت توليد مثل در موجودات زنده و خلق استعداد تغيير در آنها خود نشانه اي از حكمت و مشيت الهي است كه نشان مي دهد تمام موجودات زنده به سوي كمال مي روند.

در اين جا تشريح و توضيح برهان نظم كه همگاني ترين برهان خداشناسي است به پايان رسيد و در بحث آينده، اين برهان را از ديدگاه ديگري پي مي گيريم.

درس 12: بررسي برهان نظم از ديدگاه موازنه و كنترل

براي تكميل بحث هاي گذشته ناگزيريم كه برهان نظم را از ديد ديگري نيز مورد بررسي قرار دهيم و آن وجود (موازنه) در طبيعت است كه به يك معنا از شعبه هاي برهان نظم به شمار مي رود. مقصود از موازنه همان تعادل است كه در جان داران و گياهان ديده مي شود. اين تعادل و موازنه آشكار دلالت مي كند كه اين جهان برپايه حكمت بالغه اي آفريده شده و آفريدگار، هر موجودي را در جاي خويش نيكو قرار داده است و به گفته معروف:.

جهان چون خد و خال و چشم و ابروست. كه هر چيزي به جاي خويش نيكوست. اينك براي اثبات اين موازنه، نمونه هايي از آن را منعكس مي كنيم:.

موازنه در آفرينش جان دار و گياه

آفرينش اين دو نوع از موجودات، آن چنان روي نقشه و محاسبه است كه وجود هر يكي مكمل وجود ديگري است، به گونه اي كه اگر يكي از آن دو نبود ديگري نيز در معرض زوال و فنا قرار مي گرفت. در اين باره (كرسي موريسن) مي گويد:.

نمونه اول، به طوري كه همه مي دانيم زندگي نباتات و روييدني ها وابسته به همان مقدار كم گاز كربنيكي است كه در هوا موجود است و با آن تنفس مي كنند. برگ نباتات در حكم ريه انساني است كه در زير حرارت آفتاب، گازكربنيك را به دو عنصر (كربن) و (اكسيژن) تجزيه مي كند و (اكسيژن) را در هوا رها مي سازد و (كربن) در تنه نباتات باقي مي ماند. نباتات، اكسيژني را كه ما تنفس مي كنيم و بدون آن حتي پنج دقيقه نمي توانيم زيست نماييم به ما مي رسانند.

همه نباتات، رستني هاي جنگل ها، بوته ها و خزه ها ساختمان اصلي وجودشان تركيبي از آب و كربن است. حيوانات، كربن و نباتات، اكسيژن دفع مي كنند و از اين رو اگر عمل يكي از اين موجودات متوقف مي ماند آن گاه يا حيوانات همه اكسيژن ها را مصرف مي كردند و يا نباتات كليه كربن ها را و چون موازنه به هم مي خورد نسل هر دو طايفه به سرعت رو به انقراض و زوال مي رفت.

اخيراً كشف شده است كه گازكربنيك به مقدار اندك جزو ضروريات حيات حيواني است، هم چنان كه كمي اكسيژن لازمه زندگي نباتات است.

نمونه دوم، حشرات مانند انسان داراي ريه نيستند و از مجراي لوله هايي كه در بدن آنها قرار داده شده، تنفس مي كنند. وقتي حشره اي رشد مي كند و بزرگ مي شود لوله هاي او به همان تناسب بزرگ نمي شود و در نتيجه هيچ حشره اي نمي تواند از چند سانتي متر بزرگ تر شود و بال هاي بزرگ در آورد. كيفيت ساختمان وجود حشرات و طريقه تنفس آنها هرگز حشره بزرگي به وجود نمي آورد. و همين تعادل مانع از آن مي شود كه حشرات بر سطح زمين مسلط شوند. اگر اين تعادل در كار نبود زندگي براي انسان ها امكان نداشت و انسان بي دفاع هرگز در برابر پشه اي به بزرگي شير يا عنكبوتي به اندازه پلنگ مقاومت نمي كرد.

نمونه سوم، در گذشته دريانوردان در طول مسافرت هاي متعدد به سبب خوردن غذاهاي ناسالم و كهنه دچار زخم هاي شديد جلدي مي شدند، بعدها معلوم شد كه شيره ليمو و نارنج علاج اين بيماري هاست. مسافرين در آغاز از علت بروز اين مرض اطلاعي نداشتند. پس از گذشت يك قرن شخصي در (ماداگاسكار) علاج قطعي آن را كشف كرد و اين زماني بود كه در اين مدت، بسياري از مهحان به سبب اين بيماري از دنيا رفته بودند. جاي گفتگو نيست كه بسياري از بيماري ها، مولود كمبود ويتامين در بدن است. بشر در اين كره خاكي قرن ها زندگي كرده بود و هرگز از اين ويتامين كه سرچشمه حياتي اوست اطلاعي نداشت و نمي دانست كه به زندگي او تعادل و توازن مي بخشد.

انسان قرن ها زندگي كرد و هرگز از خواص غده هاي (اندوكرين) اطلاع نداشت.

اين غده ها به منزله آزمايشگاه هاي كوچكي هستند كه مهم ترين تركيبات شيميايي را در بدن انسان انجام مي دهند و سرمنشأ نشاط و فعاليت هاي او مي شوند. اگر اين ترشحات عجيب تعادل خود را از دست بدهند انسان دچار امراض سخت دماغي و بدني مي شود.

اين موازنه ها و تعادل ها در طبيعت گواهي راستين بر وجود آفريدگاري مدبّر و داناست كه حافظ و نگاهبان نظم را در خود موجودات جهان قرار داده است.

ما اگر بخواهيم در اين موارد به شرح و بسط بپردازيم و موازنه و تعادل خلقت را در نباتات و حيوانات بيان كنيم، اين بحث به طول مي انجامد، از اين رو با ذكر نمونه ديگري به اين بحث پايان مي دهيم.

نمونه چهارم، وزن تمام اجسام در حال انجماد سنگين تر مي شود جز آب كه در حال انجماد سبك تر مي گردد. از اين رو سبب زنده ماندن آبزيان و تعادل حيات مي شود، اگر وزن آب در حال انجماد سنگين تر مي شد يخ ها در قعر درياها و رودخانه ها فرو مي رفت و روي هم انباشته مي شد در نتيجه دريا به صورت توده اي جامد در مي آمد؛ ولي اكنون براثر توقف روي سطح آب، مانع از سرد شدن و يخ بستن طبقات زيرين آب مي شود و بدين وسيله حيوانات دريايي به سهولت مي توانند زير آب زندگي كنند و نيز خود يخ ها در فصل بهار به آساني آب شوند.

/ 161