درس 16: خدا را كه آفريده است - عقاید اسلامی در پرتوی قرآن حدیث و عقل نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عقاید اسلامی در پرتوی قرآن حدیث و عقل - نسخه متنی

جعفر سبحانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

درس 16: خدا را كه آفريده است

از دير زمان يكي از دستاويزهاي مادي ها اين بوده كه مي گويند: اگر همه چيز آفريده خداست پس خدا آفريده كيست.

پيش از اين كه به پاسخ اين اشكال و سؤال بپردازيم لازم است يك نكته را تذكر دهيم و آن اين كه:.

پاسخ به اين پرسش تنها به عهده خداپرستان نيست، بلكه مادي ها نيز بايد اين اشكال را پاسخ دهند؛ زيرا وقتي آنان مي گويند: همه جهان به ماده بر مي گردد و ماده آغاز ندارد و همواره بوده و خواهد بود، بي درنگ اين پرسش پيش مي آيد كه شما كه ماده را سرچشمه جهان مي پنداريد، خود اين ماده از كجا آمده است و به عبارت ديگر از مادي ها پرسيده مي شود شما كه قانون علت و معلول را قبول داريد، يعني قبول داريد كه هر معلول، علتي لازم دارد بگوييد ماده اصلى، معلول كدام علت است.

از اين رو اين اشكال تنها متوجه خداپرستان نيست تا تنها آنها مجبور باشند براي آن پاسخي فراهم كنند، بلكه مادي ها هم عين همين پرسش و اشكال را بايد پاسخ گويند، البته سؤالي كه از آنها مي شود به اين صورت است كه شما كه مي گوييد: هر چيز معلول ماده است، ماده معلول چيست.

از اين رو با توجه به اين كه سلسله علت ها و معلول ها نمي تواند تا بي نهايت پيش برود همه فلاسفه جهان اعم از خداپرست و مادي به يك وجود ازلى، يعني وجودي كه هميشه بوده است ايمان دارند. آرى، مادي ها مي گويند: وجود ازلي جهان، همان ماده يا قدر مشترك بين ماده و انرژي است؛ ولي خداپرستان مي گويند: سرچشمه اصلي و آن كه وجود ازلي و هميشگي دارد خداست.

نتيجه اين كه وجود يك مبدأ ازلي و هميشگي سخني است كه همه برآنند و دلايل محكم عقلى، همه فلاسفه را براين داشته است كه به يك مبدأ ازلي قائل گردند.

پس اختلاف ميان مادي و خداپرست در كجاست.

به صراحت بايد گفت: تنها نقطه اختلاف، اين جاست كه خداپرستان آن علت نخستين و مبدأ هستي را داراي علم، اراده، قدرت و حكمت مي دانند و آن را خدا مي نامند؛ ولي مادي ها آن را فاقد علم، اراده و قدرت مي دانند و نام آن را ماده مي گذارند.

از بيانات ياد شده اين نتيجه به دست مي آيد كه فلاسفه الهي براي اثبات خدا هرگز به استدلال (علت و معلول) اكتفا نكرده اند؛ زيرا اين استدلال تنها ما را به وجود يك علت نخستين و يا به عبارت ديگر يك وجود ازلي راهنمايي مي كند و اين موضوع را مادي ها هم قبول دارند، بلكه مسأله مهم نزد فلاسفه الهي اين است كه بعد از اثبات علت نخستين به اثبات علم و دانش بي پايان او بپردازند كه ثابت كردن آن، از طريق مطالعه نظام هستي و اسرار شگرف آفرينش و قوانين حساب شده اي كه بر سراسر جهان خلقت حكومت مي كند براي خداپرستان كار آساني است چنان كه در درس هاي گذشته بيان شد.

اين نخستين سخني بود كه مي بايست در پاسخ اين ايراد يا سؤال دانسته مي شد. اينك به خود مسأله بر مي گرديم:.

قبل از پاسخ، بهتر است به اين چند سؤال توجه شود، زيرا اين سؤال ها ذهن را براي درك پاسخ اصلي آماده تر مي سازد.

رطوبت هر چيز از آب است. رطوبت آب از چيست و از كجاست.

چربي همه غذاها از روغن است. چربي روغن از چه و از كجاست.

شوري همه چيز از نمك است. شوري نمك از چيست.

مثالي روشن تر

هنگامي كه ما اتاق كار يا منزل مسكوني خود را روشن مي يابيم از خود مي پرسيم آيا اين روشنايى، از خود اتاق است.

بي درنگ به خود پاسخ مي دهيم نه، براي اين كه اگر روشني از خود اتاق بود هيچ گاه نبايد تاريك مي شد در حالي كه پاره اي از اوقات تاريك و گاهي روشن است. پس روشني آن از جاي ديگر است.

به زودي به اين نتيجه مي رسيم كه روشني اتاق و خانه ما در اثر ذرات يا امواج نوري است كه به آن تابيده.

آن گاه از خود سؤال مي كنيم روشني ذرات نور از كجاست در جواب مي گوييم: روشني ذرات نور از خود آن است.

و به همين ترتيب به سؤال هاي پيش پاسخ مي دهيم كه رطوبت آب، چربي روغن و شوري نمك از چيز ديگري نيست. اين خاصيت طبيعي و ذاتي آنهاست. آب ذاتاً مرطوب است. روغن ذاتاً چرب است، نمك ذاتاً شور است و نور ذاتاً روشن است.

در هيچ نقطه جهان نمي توانيم ذرات نوري پيدا كنيم كه تاريك باشد و چيز ديگري آنها را روشن كند، ذرات نور، هر جا باشند روشنند و روشنايي جزو ذات آنهاست. روشنايي ذرات نور، عاريتي نيست، ممكن است ذرات نور از بين بروند، ولي ممكن نيست موجود باشند ولي تاريك (دقت كنيد) و بنابراين اگر كسي بگويد: روشنايي هر محوطه اي از جهان، معلول نور است پس روشنايي خود نور از كجاست فوراً مي گوييم: روشنايي نور جزو ذات آن است.

/ 161