خدا و نظام آفرينش (3) - عقاید اسلامی در پرتوی قرآن حدیث و عقل نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عقاید اسلامی در پرتوی قرآن حدیث و عقل - نسخه متنی

جعفر سبحانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

خدا و نظام آفرينش (3)

درس 13: راه يابي طبيعي موجودات زنده

دستگاه آفرينش حسّ (راه يابى) را در نهاد هر جان داري گذارده است. هنگامي كه موجود زنده چشم به جهان هستي مي گشايد، در پرتو الهام گيري از يك قدرت مافوق به راه زندگي آشنا مي باشد و مي تواند به كمال خود و هدفي كه براي آن آفريده شده است برسد. اين برهاني است كه به معنايي وسيع تر از اين كه ما گفتيم از يكي از آيات قرآن مجيد كه متضمن گفتار حضرت موسي (ع)در برابر فرعون است استفاده مي شود.

هنگامي كه فرعون از موسي درباره خداي جهان پرسيد، موسي (ع)خداي جهان را چنين معرفي نمود:.

ربُّنا الذي اعطي كلَّ شي ء خلقه ثمَّ هدى؛ (1).

خداي ما خدايي است كه موجودات جهان را آفريد، سپس آنها را به هدفي كه براي آن آفريده شده اند راهنمايي نمود.

اساس اين برهان را مسأله (راه يابى) و (هدايت تكويني موجودات) تشكيل مي دهد و از وجود چنين شعور مرموزي كه به اصطلاح قرآن (وحي و الهام) ناميده مي شود به الهام دهنده آن پي مي بريم، يعني از اين نيروي مرموز و اين آشنايي به راه و رسم زندگي بدون اين كه در مكتبي تعليم ببيند، به الهام دهنده دانا و تواناي آن پي برده مي شود.

اينك مواردي چند از اين هدايت تكويني و الهام غيبي كه در جهان جان داران وجود دارد از نظر شما مي گذرد:.

1. مورچه

اگر به مورچه هايي كه در گوشه و كنار خانه شما زندگي مي كنند نگاهي بيفكنيد، غوغايي از زندگي و تمدن در ميان لانه هاي آنها مشاهده خواهيد نمود. اين حشره هنگامي كه سر از تخم در مي آورد، بدون راهنمايي هيچ مربي و معلّمي به كليه نيازمندي هاي خود آشناست و راه برطرف كردن نيازهاي خود را مي داند، مثلاً در لانه سازى، تخم گذارى، جمع كردن دانه و به دو نيم كردن آنها و تغذيه از حيوانات اهلي ريز و... كاملاً مهارت دارد تا آن جا كه گاه و بي گاه به تفريح پرداخته و مجالس انس و سرگرمي براي خود تشكيل مي دهد.

اين حشره به خصوصيات دانه ها و اين كه برخي را بايد دو نيم و برخي ديگر را مثلاً چهار قسمت كند، آشناست و بدون كوچك ترين اخطار، كارهاي مربوط به زمستان را به خوبي انجام مي دهد، به همان گونه كه انسان ها مثلاً در تابستان براي ايام زمستان سوخت و آذوقه هاي مناسب تهيه مي كنند. طول لانه هاي اين حشره نسبت به منطقه هاي مختلف، متفاوت است. گاهي در برخي از مناطق مانند استراليا بسيار بزرگ و طولاني است. اين حشره براي لانه خود در و پنجره مي گذارد و در مواقع گرما درها را باز مي كند و در فصل سرما آنها را مي بندد.

2. موريانه

اين حشره ريز، با هوش مخصوص خود براي لانه سازي از سيماني استفاده مي كند كه هنوز بزرگ ترين مهندسان زمين شناس به آن سيمان دست نيافته اند و اگر بشر روزي به اين سيمان دست يابد خانه هاي محكم و نيرومند او جز با (ديناميت) نابود نمي گردد.

اكنون اين سؤال پيش مي آيد كه اين حشره ها، علوم و دانش هاي مربوط به معماري و به طور كلي راه و رسم زندگي را در كدام مكتب و دانشگاه فرا گرفته اند، چه قدرت مرموزي آنان را به اين راه و رسم آشنا ساخته است اگر تصور شود كه اين علوم از طريق وراثت به آنان رسيده است، اين انديشه افسانه اي بيش نيست؛ زيرا هيچ كدام از علوم اكتسابي از طريق وراثت به فرزندان منتقل نمي شود. هرگز ديده نشده است كه فرزند معمار و مهندس بدون اين كه در اين رشته ها تحصيل كند، معمار و مهندس گردد. اين جاست كه بشر انگشت تعجب به دندان گرفته درباره الهام دهنده اين علوم سر تعظيم فرود مي آورد و با خود مي گويد كه اين دانش ها و الهامات هرگز بدون الهام دهنده اي دانا، توانا و حكيم تحقق نمي پذيرد.

3. زنبور عسل

اين حشره شهد نوش، با هوش مرموزي كه دارد به سوي گل ها پرواز نموده و شيره هاي آنها را به طرز خاصي مي مكد تا براي بشر لذيذترين شهد را بسازد. لانه سازي اين حشره از عجايب خلقت و شاهكارهاي آفرينش است، زيرا لانه خود را آن چنان مسدّس و شش گوش مي سازد كه هر گوشه با گوشه ديگر حتي به اندازه يك هزارم ميليمتر تفاوت ندارد.

زنبور عسل در بحبوحه بادهاي تند و در هواي تيره و تار و طوفاني (كندو) ي خود را به سهولت پيدا مي كند.

آن گروه از زنبوران كه كارگر كندوي عسل هستند حجره ها و دهليزها را به اندازه هاي مختلف مي سازند. حجره هاي كوچك مخصوص كارگران، حجره هاي بزرگ تر مخصوص زنبورهاي نر و حجره هاي اختصاصي مخصوص ملكه هاي احتمالى. ملكه تخم هاي عقيم خود را در حجره مخصوص زنبوران نر مي گذارد در حالي كه تخم هاي بار آور را در حجره هاي مخصوص ماده و ملكه ها مي ريزد. كارگران كه همان زنبوران ماده تغيير شكل يافته هستند از مدت ها پيش در انتظار ظهور نسل جديد زنبوران هستند و غذاي نوزادان را كه عبارت از موم عسل است تدارك مي بينند و براي آنها مي جوند، اما همين كه زنبوران نر و ماده به تكامل خود مي رسند، عمل جويدن غذا را براي آنان متوقف مي كنند و عسل را به حال طبيعي به آنها مي خورانند. زنبوران ماده كه به اين كيفيت پرورش مي يابند بعدها همان زنبوران كارگر مي شوند.

براي زنبوران ماده كه در حجره ملكه هستند، غذا را تا آخر كار مي جوند و به خورد آنها مي دهند و همين زنبورها هستند كه تبديل به ملكه كندو مي شوند و تخم هاي بار آور مي گذارند. به اين ترتيب عمل توليد مثل زنبوران مستلزم سازمان مخصوص و مرتبي است كه از جمله حجره هاي مخصوص لازم دارد و اثرهاي شگفت انگيز غذا نيز در آن مؤثر است. براي اين كار زنبوران بايد حس پيش بيني و تشخيص داشته باشند و بتوانند اطلاعات وسيعي را كه درباره غذا و اثرات آن دارند به موقع، به اجرا بگذارند.

قرآن مجيد در اين زمينه مي گويد:.

پروردگار تو به زنبور عسل الهام كرد كه از كوه ها و نقاط مرتفع براي خود خانه گزيند و از همه ثمرها بخورد و راه هموار زندگي خود را بپيمايد تا از شكم آن، شهدهاي گوناگون كه براي بسياري از بيماري ها شفاست بيرون آيد. در اين كار براي افراد متفكر نشانه اي (بر وجود خدا) است. (2) .

/ 161