ممكن است در پيدايش پديده اي عوامل مجرد از ماده مانند فرشته مؤثر باشد، يعني فرشته از طرف خداوند مأمور گردد كه دهكده اي را ويران كند و يا پس از خواست پيامبر، به دست او معجزه ظاهر سازد، زيرا فرشتگان مظاهر قدرت الهي و مأموران تدبير و سپاه حق در جهان خلقت مي باشند و از اين نظر قرآن از آنان به لفظ (فالمدبّرات امراً؛ (7) تدبير كنندگان امور خلقت و آفرينش) تعبير كرده است.خلاصه يك پديده طبيعي علاوه بر علت عادى، مي تواند در پرتو يكي از اين عوامل سه گانه نيز لباس وجود بر تن كند. هرگز علت يك پديده، منحصر به همان عامل طبيعي عادي و شناخته شده نيست كه منكران اعجاز تصور كرده اند، بلكه هر يك از اين عوامل مي تواند پديده اي را به وجود بياورد و اگر در پيدايش پديده اي علت عادي را نديديم نبايد فوراً تصور كنيم كه اين پديده بدون علت به وجود آمده است.و معجزات پيامبران را بايد به يكي از سه راه اخير توجيه و تفسير نمود و گفت: آنان در اين موارد يا از علل مادي ناشناخته استفاده مي نمايند و يا نفوس نيرومند آنان كه بر اثر بندگي و اطاعت خدا، قدرت و نيرو يافته است قادر بر انجام چنين كارهايي مي گردد و يا امكان دارد همگي معلول يك سلسله علل غيبي باشد كه به فرمان حق و به وسيله مدبران جهان آفرينش و جنود الهي و كارپردازان دايره وجود انجام مي پذيرد و در هر حال هيچ معجزه اي معلول بلاعلت نيست، بلكه فاقد علت عادي مي باشد نه علت واقعي و حقيقى. .
درس 48: چگونه معجزه گواه بر راست گويي مدعي نبوت است
از راه هاي شناختن راست گويي مدعي نبوت، همان معجزه اوست كه به وسيله آن مي توان نبىّ واقعي را از متنبّي دروغ گو تشخيص داد، در اين جا سؤالي مطرح است و آن اين كه:.چگونه اعجاز مدعي نبوت، گواه بر راست گويي اوست و چگونه انجام كار خارق العاده كه از توانايي همه افراد بشر خارج است مي تواند گواه بر صدق گفتار آورنده آن گردد زيرا بايد ميان مدعا (نبوت) و دليل و برهان (اعجاز) رابطه اي وجود داشته باشد.كساني كه معجزه را گواه بر راست گويي گفتار پيامبران مي دانند بسان اين است كه عمل پيوند قلبي دكتر (بارنارد) را گواه بر راست گويي نظريه هاي او در مسائل فضايي و فلكي بدانند! اصولاً چگونه، مار و افعي گشتن چوب خشك و شفا پيدا كردن بيماران و ... مي تواند گواه بر صدق گفتار مدعي نبوت در مسائل مربوط به مبدأ و معاد گردد.پاسخ: حل اين اشكال بستگي دارد به اين كه دو اصل زير را قبلاً بپذيريم:.1. جهان خدايي دادگر و حكيم دارد كه هرگز برخلاف هدف خود، كاري را انجام نمي دهد؛.2. خداوند خواهان سعادت و هدايت مردم به سوي مبدأ و معاد و آيين حق است و هرگز خواهان ضلالت و گمراهي مردم نيست.با پذيرفتن اين دو اصل، پاسخ اشكال روشن مي شود كه: دادن چنين قدرت (قدرت بر انجام كارهاي خارق العاده كه مقابله با آن در امكان كسي نيست) به فرد دروغ گو، موجب گمراهي مردم است و گمراهي مردم با هدف خداي حكيم ناسازگار است.توضيح اين كه وجود معجزه در دست يك شخص در صورتي سند زنده براي نبوت اوست كه لااقل واجد دو شرط زير باشد:.1. در طول زندگي از هر نوع عيب اجتماعي و آلودگي اخلاقي پيراسته باشد؛.