درس 35: خداوند عادل و دادگر - عقاید اسلامی در پرتوی قرآن حدیث و عقل نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عقاید اسلامی در پرتوی قرآن حدیث و عقل - نسخه متنی

جعفر سبحانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

زيرا موجودات اين جهان بر دو قسمند: مادي و مجرد.

موجود مادي آن است كه با چشم و حواس عادي و يا حواس مسلح قابل درك است، اما موجودات مجرد به هيچ وجه محسوس و ديدني نيستند و بايد از آثار وجودي آنها به وجود آنها پي برد؛.

مثلاً روح انسان، فكر و انديشه او، علم و آگاهي او موجوداتي هستند (مجرد) كه به هيچ وجه در قلمرو حس و درك ظاهري قرار نمي گيرند.

به عبارت ديگر، از طريق تجربه و آزمايش مي توان به حقيقت موجودات مادي پي برد و در لابراتوار و آزمايشگاه، هستي آنها را اندازه گيري كرد در صورتي كه موجود مجرد به هيچ نحو در آزمايشگاه قابل اندازه گيري نيست.

تا اين جا به اين نتيجه رسيديم كه دايره هستي منحصر به موجودات مادي نيست، بلكه موجودات مجرد از ماده هم در آن فراوان يافت مي شود و نيز همه موجودات مادي هم با حواس پنج گانه عادي قابل درك و لمس نيستند.

بنابراين هيچ جاي ترديد و اشكال نيست كه خدا ديده نمي شود؛ زيرا خدا ماده و جسم نيست تا ديده شود و واضح است كه چيزهايي ديده مي شوند كه جسم و مادي باشند، اما وجودي كه از ماده و ماديات مجرد است و جسم نيست، به هيچ وجه و در هيچ زمان قابل رؤيت و ديده شدن نيست.و به عبارت ديگر اگر بگوييم: خدا ديده مي شود، در اين صورت بايد بگوييم كه خداوند جسم و ماده است و جسم بودن و ماده بودن با نيازمند بودن و مركب بودن ملازم است. نتيجه اين مي شود كه ما آن چه را خدا فرض كرده ايم خدا نباشد، بلكه مثل خود ما جسم، مركب، محتاج به اجزا و نيازمند به مكان باشد.

قرآن مجيد مي گويد:.

لا تُدرِكُهُ الاَبصارُ وَ هُوَ يُدرِكُ الاَبصارَ و هُوَ اللَّطيفُ الخَبير؛ (17) .

ديده ها نمي توانند او را درك كنند؛ ولي او ديده ها را درك مي كند و او لطيف و آگاه است.

علي (ع)در اين باره مي فرمايد:.

اَلحَمدُذ الَّذي لاتُدرِكُهُ الشَواهِدُ وَ لا تَحويهِ المَشاهِدُ وَ لاتَراهُ النَواظِر. (18) .

كه معناي جمله سوم (ولاتراه النواظر) اين است: و چشم ها او را نمي بيند.

مردي به نام (ذعلب) از على(ع)مي پرسد:.

خداي خود را ديده اى.

- خدايي را كه نديده باشم پرستش نمي كنم.

- چگونه او را ديده اى.

- چشم هاي ظاهري او را درك نمي كند، اما دل ها به وسيله ايمان او را مي بيند. (19) .

بنابراين اگر در برخي از آيات قرآن مجيد و يا روايات، تعبيراتي ديديم كه با جسم بودن و ديده شدن خداي متعال سازش داشت بايد به كمك دليل هاي عقلى، قرآني و روايتى، آن تعبيرات را طوري معنا كنيم كه معناي جسم بودن و ديده شدن را نداشته باشد؛ مثلاً بگوييم: معناي ديدن خدا، ديدن رحمت اوست و منظور از ملاقات با خدا ملاقات جزاي اعمال است و يا معناي صحيح ديگر.

درس 35: خداوند عادل و دادگر

عدل، از صفات الهي است. بسياري از مباحث عدل الهي با بحث حكيم بودن او پيوند ناگسستني دارد و از همان راهي كه حكيم بودن خدا ثابت شد عادل بودن او هم ثابت مي شود؛ زيرا يك معناي حكيم اين است كه كار زشت و قبيح انجام نمي دهد. ظلم هم يكي از كارهاي قبيح و زشت است كه خدا از انجام آن پاك و منزه است.

اصولاً عواملي كه باعث ارتكاب ظلم و ستم مي شود، عبارتند از: جهل به ظلم بودن چيزي و يا جهل به زشت بودن ظلم، احتياج و نياز به آن ظلم، مجبور بودن در انجام آن و هيچ يك از اين عوامل را نمي توان درباره خداي عالم و بي نياز و مختار تصور نمود.

از سوي ديگر عدل يكي از صفات كمال وظلم يكي از نقايص به شمار مي رود و واضح است كه خداي متعال سرچشمه همه كمالات و از اين نقص (ظلم) منزه است.

/ 161