درس 63: امتيازات ديگر قرآن - عقاید اسلامی در پرتوی قرآن حدیث و عقل نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عقاید اسلامی در پرتوی قرآن حدیث و عقل - نسخه متنی

جعفر سبحانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

فن رايج در شبه جزيره عربستان

عرب جاهلي در فن فصاحت و بلاغت، در انشاي خطبه هاي فصيح و بليغ و سرودن اشعار نغز و شيرين برملل ديگر برتري داشت. در فنون ادب به عالي ترين درجه رسيده بود و براي مسابقه در فن شعر و خطابه محافلي ترتيب مي داد و در هر سال گويندگان و شعراي آنان در بازارهاي معيني براي ايراد سخن و شعر فصيح و بليغ دور هم گرد مي آمدند و برندگان مسابقه از طرف جامعه عرب مورد تقدير و تشويق قرار مي گرفت.

عنايت آنان به موضوع شعر فصيح و بليغ به حدي رسيده بود كه از ميان اشعار دوران جاهليت هفت قصيده را از بهترين اشعار عرب انتخاب كرده و آنها را با آب طلا روي پارچه كتاني نوشته و به ديوار كعبه آويخته بودند.

يكي از اين مسابقات در مراسم حج در بازار عكاظ انجام مي گرفت و يگانه داور مسابقه (نابغه ذبيانى) بود كه براي او خيمه سرخ رنگي از چرم بنا مي كردند و شعراي عرب از نقاط مختلف عربستان در آن نقطه گرد مي آمدند و اشعاري را كه در طول سال سروده بودند در حضور او و گروهي از مردم مي خواندند.

از اين رو مشيّت حكيمانه الهي بر اين تعلق گرفت كه پيامبر خود را با سلاحي مجهز سازد كه آنان خود را در آن موضوع سر آمد روزگار مي دانستند تا بدين وسيله بيشتر در بلاغت قرآن، شيريني بيان و جذبه و كشش آيات خدا تفكر كنند و سپس اذعان نمايند كه اين نوع سخن گفتن از حدود توانايي بشر بيرون است و امكان چنين سخن گفتن جز با استمداد از نيروي غيبي براي كسي ميسّر نيست.

پاسخي كه در اين جا آورده شد مشروح گفتار امام هادى(ع)است در پاسخ سؤال دانشمند برجسته اي به نام (ابن سكيت) كه پيشواي لغت و ادب عربي در عصر خويش بود. (2) .

سؤال و جواب

ابن سكيت از امام هادى(ع)مي پرسد: چرا خداوند، موسي بن عمران را با عصا و يد (بيضا) و كارهايي كه شبيه اعمال خارق العاده ساحران بود برانگيخت و حضرت مسيح را با طبابت و شفاي بيماران و حضرت محمد را با كلام و سخن خارق العاده به سوي مردم فرستاد.

امام در پاسخ او فرمود:.

هنگامي كه خداوند حضرت موسي (ع)را به رسالت برانگيخت فن رايج در عصر او سحر بود. او از ناحيه خدا معجزاتي شبيه فن رايج آن زمان آورد كه مقابله با آن در آن دوران براي كسي ممكن نبود و از اين طريق با معجزات خود سحرهاي ساحران را باطل ساخت و حجت را بر آنان تمام نمود.

وقتي حضرت عيسي براي هدايت مردم از جانب خدا مبعوث گرديد، طبابت و پزشكي رونق به سزايي داشت. او از ناحيه خداوند با معجزات مشابه فن رايج زمان خود، برانگيخته شد و كسي را مقابله با آن ممكن نبود. او با زنده كردن مردگان و شفا بخشيدن نابينايان و بيماران مبتلا به (برص) حجت را بر ملت آن زمان تمام نمود.

وقتي حضرت محمد از طرف خدا مبعوث گرديد القاي خطبه و انشاي كلام فصيح و بليغ، فن رايج عصر او بود. او از جانب خدا براي آنان قرآن را آورد كه مقابله با آن در امكان مردم آن زمان نبود و حجت را به وسيله برتري و عدم امكان معارضه، بر آنان تمام نمود و قول آنان را باطل ساخت. (3) .

درس 63: امتيازات ديگر قرآن

امتياز اول

از امتيازات ديگر قرآن اين است كه اين كتاب آسماني گذشته از اين كه برهان راست گويىِ آورنده آن است، هدايت و تربيت و راهنمايي پيروان خود را تا آخرين درجه كمال انساني به عهده دارد و اين مزيت در معجزات پيامبران گذشته موجود نيست؛ مثلاً عصاي موسي و شفا بخشيدن حضرت مسيح، فقط برهاني محكم براي راست گويي آنان بود و ديگر اين معجزه ها امت را به سوي فضايل اخلاقي و معارف بلند عقل و واجبات و فرايض الهي هدايت نمي كرد، ولي معجزه جاودان پيامبر اسلام علاوه بر اين كه گواه بر راست گويي اوست، بزرگ ترين راهنماي امت به معارف، اخلاق و احكام است.

به عبارت ديگر، معجزه پيامبران پيشين، جنبه جسماني داشت؛ مثلاً اعجاز آنان مرده را زنده مي كرد، بيماران را شفا مي بخشيد و مائده اي از آسمان فرو مي آورد، اما ديگر، اين اعجازها با دل و جان پيروان خود، سرو كاري نداشت، روح و روان آنان را با كلمات حكيمانه و معاني بزرگ صيقل نمي داد و افكار و عقول آنها را براي انديشه و فكر، براي عبادت و پرستش و براي خضوع و كوچكي در برابر خدا برنمي انگيخت.در حالي كه قرآن با مغزها و انديشه هاي متفكر انساني و ارواح پاك، ارتباط مستقيم دارد و با معاني بلند و معارف اعجاب انگيز و فرمان هاي اخلاقي خود، جامعه را به تكامل ممكن سوق مي دهد.

قرآن همان مربي و راهنماي بزرگي است كه عرب سركش و آلوده به صفات زشت را به سوي تقوا و عدالت و پاكي رهبري كرد. قرآن در مدت كوتاهي از اين ملت بت پرست و جاهل كه پيوسته به جاي تحصيل علم و دانش و تهذيب روح به نبردهاي داخلي و تفاخرهاي جاهلي مي پرداختند، ملتي ساخت كه از نظر معارف و فرهنگ و اخلاق اجتماعي و فردي داراي عظمتي خاص شدند.

مطالعه تاريخ اسلام و جانبازي و فداكاري تربيت يافتگان مكتب قرآن در راه پيشبرد اهداف عالي اين دين، ما را از اقامه هر نوع دليل و برهان بي نياز مي سازد.

امتياز دوم

و از امتياز ديگر قرآن مجيد اين است كه در هر زمان معرّف خويشتن است و هرگز لازم نيست كه آورنده آن همراه آن باشد. اين كتاب در هر عصر، مردم را به رسالت پيامبر گرامي دعوت و بر حقانيت آن استدلال مي كند و همه جهانيان را براي تحدي و مقابله با خود دعوت مي نمايد و سرانجام از ميدان مبارزه پيروز خارج مي شود، در صورتي كه معجزات پيامبران پيشين داراي چنين امتيازي نبود و بزرگ ترين امتياز آن معجزات اين بود كه مكمل گفتار پيامبران و آورندگان خود بودند.

امتياز سوم

امتياز سوم قرآن اين است كه از بسيط ترين و ساده ترين موضوع استفاده كرد و به وسيله آن تحدي جست و با حربه اي وارد ميدان شد كه در اختيار همه مردم جهان قرار داشت، مگر نه اين است كه تمام آيات قرآن از الفاظي تشكيل يافته است كه خمير مايه آن، همان حروف الفباست كه در اختيار همه قرار دارد، و مگر نه اين است كه آسان ترين و ساده ترين موضوع براي مردم جهان، همان سخن و انشاي كلام است و شايد براي بشر چيزي آسان تر از تكلم نباشد.

/ 161