تا اين جا لزوم وجود امام معصوم و آگاه براي حفظ اصول و معارف اسلام و حفظ جامعه ازمكتب تراشي ها و مذهب سازي ها روشن گرديد. اكنون درباره لزوم امام در حفظ شريعت و احكام اسلام گفتگو مي كنيم.اگر اختلاف و دو دستگي امت اسلامي در تفسير معارف و عقايد اسلام، واضح و آشكار است، اختلاف و چند دستگي فقهاي اسلام در فروع و احكام (واجبات، مستحبات، محرمات، مكروهات و مباحات) كيفيت برگزاري فرايض اسلامى، مانند: وضو، نماز، روزه، زكات و حج، چشم گيرتر است. آنان نه تنها در اين مسائل دچار اختلاف و دو دستگي هستند، بلكه در مسائل مربوط به شكار و ذبح حيوانات، نحوه تقسيم مواريث، مقدار كيفرها و... اختلاف شديدي دارند. پيشوايان مذاهب چهارگانه اهل تسنن در كمتر مسأله اي اتفاق نظردارند. مسلمانان درموضوع وضو كه كار روزمره آنهاست، اختلاف نظر دارند و هر فرقه اي با ظاهر قرآن براي نظر خود استدلال مي كند. بنابراين وجود امام براي حل اين اختلافات و حفظ احكام واقعي اسلام لازم است.
ج) امام، حافظ سنت پيامبراست
وجود امام، نه تنها در جلوگيري ازاختلافات دراصول و فروع مفيد وضروري است، بلكه وجود وي در مرحله ديگر كه خطرناك تر ازاختلاف دراصول و فروع است، به صورت ضروري تري تجلي مي كند؛ زيرا يكي ازبلاهاي بزرگي كه جامعه اسلامي پس ازدرگذشت پيامبرْبا آن رو به رو شد، موضوع داغي بازار جعل حديث بود. جاعلان حديث و تاريخ، با انگيزه هاي گوناگون وارد اين ميدان شدند. برخي ازيهوديان و مسيحيان مسلمان نما مانند (كعب الاحبار) و يا (وهب بن منبه) روي عداوتي كه با اسلام داشتند، يك رشته اسرائيليات و مسيحيات را وارد تاريخ اسلام كردند و گروهي ازمسلمانان ضعيف الايمان،به تحريك خلفا و امراي وقت و يا به خاطرشهرت و مقام خواهي يا انگيزه هاي ديگردست به جعل حديث زدند.اينك مشروح اين قسمت:.گروه منافق، چه آنهايي كه مشرك بودند و به ظاهر مسلمان شدند و يا آنهايي كه از آيين يهود و مسيح پيروي مي كردند، و سپس به عللي به اسلام تظاهر نمودند، ضربه هاي سنگيني بر علوم و معارف اسلام وارد آوردند. آنان با وارد كردن خرافات اسرائيلي و مسيحي در بين احاديث اسلامي و يا جعل حديث از زبان پيامبر گرامى، چهره فرهنگ اسلام را دگرگون كرده و آن چه را كه تعاليم اسلام از آن بيزار است، در فرهنگ اسلام وارد ساختند و به خورد جامعه عوام و ساده لوح مسلمان دادند و مردم بر اثر خوش بيني به بيان شيرين و قيافه جذاب و ظاهر الصلاح آنان، تصور كردند كه آن چه از آنان مي شنوند، همگي حق و حقيقت است.اين جاست كه لزوم وجود امام معصوم و پيراسته از گناه و اشتباه كه بر صراط مستقيم اسلام باشد كاملاً احساس مي گردد تا مردم در پرتو مراجعه به وى، حق را از باطل و حقيقت را از مجاز بازشناسند، و نه تنهادر مواقع مراجعه مردم، حقايق را بازگو كند، بلكه همانند صاعقه آسمانى، ريشه اين نوع احاديث مجعول و منقولات باطل و افكار بي پايه را بسوزاند و جامعه را از دست اين نوع جاعلان حديث و دروغ پردازان تاريخ برهاند.
درس 86: سياست داخلي و خارجي اسلام
درگذشته ياد آور شديم كه آگاهي از صحت و استواري يكي ازدو مكتب، در گرو محاسبات زمينه هاي موجود در زمان پيامبر گرامي است، از اين رو، فرد واقع بين، بايد شرايط و امكانات حاكم بر عصر رسالت را به دقت مورد بحث و بررسي قرار دهد، زيرا حكم الهى، قطعاً مطابق امكانات و عوامل ايجابي و سلبي آن زمان خواهد بود و هرگز معنا ندارد كه شرايط محيط، انتصاب از جانب خدا را ايجاب كند و نيز مصلحت اسلام و امت در آن باشد، ولي خداوند حكيم برخلاف اين مصالح، موضوع رهبري را به صورت يك مسأله انتخابي به مردم واگذار كند و يا بر عكس، مثلاً عوامل ايجاب كند كه مردم بتوانند خود، پيشواي خويش را انتخاب كنند، ولي وحي آسماني خلاف آن را تصويب كند. از اين رو، بهترين راه تحقيق، بحث و بررسي درباره شرايط و زمينه هاست. آيا شرايط و مصالح ايجاب مي كرد كه امام از جانب خدا معرفي گردد و يا ايجاب مي كرد از جانب مردم انتخاب شود.