براي هيچ كس بيش از توانايي اش وظيفه تعيين نمي كنيم و نزد ما كتابي است (نامه اعمال) كه حق را بيان مي كند و به آنها ظلم نمي شود (و هركس پاداش عملي را كه انجام داده مي بيند).
در اين قسم از عدالت، سخن درباره وظايف و تكاليف الهي بر بندگان و پاداش روز جزا نيست، بلكه محور بحث در اين قسم، نظام آفرينش و اين كه اين نظام براساس عدل و داد استوار است مي باشد.
معناي عدل در آفرينش اين است كه در جهان، تعادل حكومت مي كند و سراپاي آن موزون و متعادل بوده و در تركيب اجزاي آن، تناسب و تعادل كاملاً رعايت شده است.
اثبات اين نوع عدالت بر عهده بررسي نظم جهان است و بشر با بررسي هاي علمي تا آن جا كه دست يافته، غير از نظم، حساب، تناسب و اين كه هر چيزي به جاي خويش نيكوست، چيزي نيافته است.
و اين كه در روايت آمده: (بِالعَدلِ قامَت السَمواتُ وَ الاَرضُ؛ (21) زمين و آسمان ها بر عدل استوار است) مطلب بسيار متيني است؛ زيرا اگر فاصله كرات و وضع و حركت هاي آنها با حساب معين و متعادلي انجام نمي گرفت، هر آنْ محكوم به نيستي و زوال بودند.
1. فرقان(25) آيه 58. 2. بقره(2) آيه 233. 3. انفال (8) آيه 53. 4. اصول كافى، ج 1، ص 109. 5. نهج البلاغه، خطبه 151. 6. نساء (4) آيه 165. 7. انعام(6) آيه 73. 8. سجده (32) آيه 7. 9. طه(20) آيه 50. 10. اصول كافى، ج 1، ص 5. 11. فاطر(35) آيه 15. 12. ابراهيم(14) آيه 8. 13. صدوق، توحيد،ص 98. 14. همان، ص 99. 15. فتح (48) آيه 10. 16. ص(38) آيه 75. 17. انعام(6) آيه 104. 18. نهج البلاغه، خطبه 185. 19. صدوق، توحيد، ص 308. 20. مؤمنون(23) آيه 62. 21. تفسير صافى، سوره الرحمن، ذيل آيه (و وضع الميزان).