قرآن و تبلیغ

محسن قرائتی

نسخه متنی -صفحه : 117/ 64
نمايش فراداده

15. دورى از جناح ها و احزاب

مبلّغ، هيچگاه نبايد آلت دست ديگران شود. او به همه مردم تعلق دارد بنابراين نبايد جذب گروه خاصى شود و در رفت و آمدها بايد از همراهى فرد يا افراد خاص بپرهيزد مگر اينكه افراد سرشناس، خوش سابقه و معتمد محل باشند.

قبايل مختلف در اولين روز ورود حضرت رسول صلّى الله عليه وآله وسلّم به مدينه، از ايشان دعوت كردند تا به منزل آنان وارد شود ولى ايشان به خاطر جلوگيرى از سوء استفاده ها فرمود: راه شتر را باز كنيد، خودش ماءمور است، هر كجا نشست من همانجا وارد مىشوم و بدينوسيله بى طرفى خود را نسبت به تمام مسلمانان و اهل مدينه ثابت نمودند(316).

حضرت على عليه السلام در نامه 25 نهج البلاغه به مسئول جمع آورى زكات كه به منطقه اى اعزام مىشد فرمود: به منزل هاى افراد نرو، زيرا به خانه هر كس وارد شوى با او رفيق مىشوى و اگر فردا به افرادى بگويى كه ماليات بدهند نسبت به تو سوءظن پيدا مىكنند و خواهند گفت: حتماً شخص ميزبان از احوال ما به او خبر داده است. بنابراين براى حفظ بى طرفى خود سر سفره كسى ننشين و بر لب چشمه يا قنات آبى كه مربوط به همه است وارد شو!:

«فاذا قدمت على الحّى فانزل بمائهم من غير ان تخالط ابياتهم»(317)

مبلغ نبايد زود باور باشد و به هر خبرى بلافاصله ترتيب اثر دهد بدون آنكه درباره آن تحقيق كند؛

(يا ايها الّذين امنوا ان جاءكم فاسق بنباء فتبيّنوا)(318)

«اى كسانى كه ايمان آورده ايد، اگر فاسقى براى شما خبرى آورد تحقيق كنيد.»

(اذا جاءكم المؤمنات مهاجرات فامتحنوهنّ اللّه اعلم بايمانهنّ)(319)

«زنانى كه به عنوان اسلام و ايمان از ديار خود هجرت كرده و به سوى شما آمده اند خداوند به (صدق و كذب) ايمانشان داناتر است. (اما ممكن است جاسوس باشند) بنابراين شما از آنها تحقيق كرده و امتحانشان كنيد.»

رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم به همه سخنان گوش فرا مىدادند ولى ترتيب اثر نمى دادند؛

(قل اُذن خير لكم يؤمن باللّه و يؤمن للمؤمنين)(320)

«پيامبر به سخنان شما (منافقان) خوب گوش مىدهد، اما به خدا ايمان دارد و فقط سخنان مؤمنان را تصديق مىكند.»

حضرت على عليه السلام يكى از صفات انسان هاى با تقوى را تيزهوشى مىداند و مبلّغ دين بايد مصداقى از اين متقين باشد:

«يا همّام، المؤمن هو الكيّس الفطن»(321)

سخنان مبلّغ بايد آنقدر حساب شده و موضع گيرى هايش آنقدر دقيق باشد كه هيچگاه مغلوب جوّسازى ها نشود. بايد در رفت و آمدها دقت كند و براى شناخت افراد و ايجاد ارتباط با آنها مشورت كند كه على عليه السلام مىفرمايد: «من استقبل وجوه الاراء عرف مواقع الخطاء»(322)

كسى كه از خردمنان كمك فكرى بطلبد مواضع خطا و اشتباه را مىشناسد

انسان عاقل ناچار است اهل زمانش را بشناسد. كه شناخت اهل زمان، احتمال خطا را در تصميم گيرى ها كم مىكند.

البته بايد توجه داشت كه زيركى غير از حيله گرى است. حيله گرى يعنى انسان از هر فرصتى به نفع خود استفاده كند، ولى زرنگى يعنى بتواند شرايط زمان و مكان را به دقت بشناسد و در راه هدف خويش بكار گيرد.