16. خوش سابقه
سابقه خوب، صفت همه اولياى الهى بوده است كه مسئوليت تبليغ دين را به عهده داشته اند. قوم صالح به او گفتند:
(يا صالح قد كنت فينا مرجوّا قبل هذا)(323)
«اى صالح تو پيش از آنكه دعوى نبوت كنى در ميان ما مورد اعتماد و مايه اميدوارى بودى.»
حضرت يونس عليه السلام به قوم خود مىگويد:
(فقد لبثت فيكم عمراً من قبله افلا تعقلون)(324)
«من پيش از اين، عمرى را با شما زيستم (و سابقه من برايتان روشن است) آيا تفكر نمى كنيد؟»
در صورتى كه مبلغ شناخته شده باشد، كمتر مورد انكار قرار مىگيرد؛ (ام لم يعرفوا رسولهم فهم له منكرون)(325)
و مردم به او روى مىآورند و همچون رفقاى زندانى يوسف عليه السلام به او مىگويند كه ما تو را از نيكوكاران مىيابيم (انّا نريك من المحسنين)(326)
سابقه خانوادگى مبلغ نيز اهميّت دارد و اگر رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم اجدادى موحّد همچون ابراهيم خليل عليه السلام وپدرى همچون عبداللّه و مادرى مانند آمنه نمى داشت سرعت موفقيّتش كمتر بود و حضرت مريم عليها السلام اگر پدر و مادرى صالح نمى داشت، مردم، پاكى او را بهيچ وجه باور نمى كردند. از اين رو، اولين جمله اى كه به او گفتند اشاره به همين نكته دارد؛ (يا اخت هرون ما كان ابوك امرء سوء و ما كانت امّك بغّياً)(327)
«اى مريم، خواهر هارون، نه پدرت ناصالح بود و نه مادرت بدكاره.»