7. اميدوار به وعده هاى الهى
آياتى از قرآن به مسلمانان اميد مىدهد؛
در جايى به آنان اميد مىدهد كه دين خدا عالم گير خواهد شد؛
(هو الّذى ارسل رسوله بالهدى و دين الحق ليظهره على الدّين كلهّ)(247)
«او خدايى است كه رسولش را با هدايت و دين حق فرستاد تا آن را بر همه دين هاى عالم برترى دهد.»
در جاى ديگر به انسان هاى باتقوا اميد مىدهد كه عاقبت و رستگارى با آنهاست ؛
(انّ الارض للّه يورثها من يشاء من عباده و العاقبة للمتقين)(248)
«زمين از آن خداست و آن را براى هر كس از بندگانش بخواهد به ارث مىگذرد و عاقبت از آنِ انسان هاى با تقواست.»
و در آيه اى ديگر، غلبه رسولانش را نويد مىدهد؛
(كتب اللّه لاغلبنّ انا و رسلى)(249)
«خداوند (درلوح محفوظ) نوشته است كه من و رسولانم، حتماً غلبه خواهيم كرد.»
اميدوارى از خداست و ياءس و نااميدى از شيطان است ؛
(و لاتياسوا من روح اللّه انّه لا يياءس من روح اللّه الاّ القوم الكافرون)(250)
«از رحمت خدا نااميد نشويد كه تنها قوم كافران از رحمت خدا نااميد مىشوند.»
بنابراين اگر كافران و بدانديشان از حق روى گردان شدند، مبلّغ دچار ياءس و نااميدى نمى شود و به تبليغ خود ادامه مىدهد؛
(و ان تولّوا فانّما عليك البلاغ)(251)
و هيچگاه ديگران را از رحمت خدا نااميد نمى كند كه اين صفت فقيه حقيقى است:
«الفقيه حق الفقيه من لم يقنّط النّاس من رحمة اللّه»(252).
مبلّغ اميدوار، با قدرت و قوّت راه را ادامه مىدهد، كار را جدّى دنبال مىكند و از سستى در كار تبليغ پرهيز مىكند؛
(اذهب انت و اخوك باياتى و لاتنيا فى ذكرى)(253)
«اى موسى تو و برادرت با آيات من (در پى رسالت خود) برويد و در ياد من سستى روا مداريد.»
و درجاهاى مختلفى از قرآن يادآورى مىكند كه:
(خذ الكتاب بقوة)(254)
«كتاب را با قدرت بگير.»