2. متصل به وحى الهى
كلام انسان، هيچگاه خالى از اشتباه نيست مگر اينكه متصل به وحى الهى باشد. مبلّغ بايد به آنچه خداى تبارك و تعالى به رسول بزرگوارش وحى نموده است تمسك جويد، كه همان صراط مستقيم است وگرنه خطر انحراف در پيش است ؛
(فاستمسك بالّذى اوحى اليك انّك على صراط مستقيم»(107)
«اى رسول! به آنچه به تو وحى شده تمسك كن كه تو بر راه راست هستى.»
كلامى كه به منبع وحى متصل باشد از هوى و هوس به دور است ؛
(و ما ينطق عن الهوى ان هو الاّ وحى يوحى)(108)
«رسول ما از روى هواى نفس سخن نمى گويد. سخن او چيزى جز وحى خدا نيست.»
همراه بودن سخن با آيات مبارك قرآن بر تاءثير آن مىافزايد زيرا هيچگونه شك و ترديدى در درستى كلام خدا نيست. او خالق جهان و جهانيان است به تمام زواياى روحى مخلوقش آشناست. پس مىداند كه براى سعادت دنيا و آخرت او چه امورى لازم است. لذا قرآن تكيه گاه سخنان پيامبر گرامى اسلام صلّى الله عليه وآله وسلّم و امامان معصوم عليهم السلام بوده است ؛
(امرت ان اكون من المسلمين و ان اتلوا القرآن)(109)
«من (رسول خدا) دستور يافته ام كه تنها تسليم فرمان او باشم و قرآن را (بر امّتم) تلاوت كنم.»
براى پى بردن به اهميّت قرآن و نقش آن در تبليغ و هدايت، همين بس كه در اول 30 سوره قرآن به حقانيت اين كتاب الهى اشاره شده است ؛
(الم ذلك الكتاب لا ريب فيه هدىً للمتقين)(110)
«اين كتاب، بدون هيچ ترديدى راهنماى پرهيزگاران است.»
(المص كتاب انزل اليك... لتنذر به)(111)
«اى رسول! كتابى بزرگ براى تو نازل شد... تا مردم را به آيات عذابش بترسانى.»