9. قاطع و با شهامت
يكى ديگر از صفات مبلّغ واقعى اين است كه با قاطعيّت تمام در مقابل كج روى ها بايستد و به جز خدا از كسى نترسد؛
(الذين يبلّغون رسالات اللّه و يخشونه و لا يخشون احداً الاّاللّه)(259)
و بداند كه گمراهى ديگران به وى زيانى نمى رساند؛
(يا ايها الّذين امنوا عليكم انفسكم لا يضّرّكم من ضلّ اذا اهتديتم الى اللّه مرجعكم جميعاً فينبّئكم بما كنتم تعملون)(260)
«اى كسانى كه ايمان آورده ايد مراقب خود باشيد، هنگامى كه شما هدايت يافتيد گمراهى كسانى كه گمراه شده اند به شما زيانى نمى رساند. بازگشت همه به سوى خداست و شما را از آنچه عمل مىكرديد آگاه مىسازد.»
وظيفه مبلّغ آن است كه بدون ترس جلو بدعت ها را بگيرد و اين عهدى است كه خداوند از او گرفته است ؛
«اذا ظهرت البدع فى امتّى فليظهر العالم علمه فمن لم يفعل فعليه لعنة اللّه»(261)
«هنگامى كه بدعت ها در امت من ظاهر شود بر عالم است كه علم خويش را ظاهر سازد و كسى كه چنين نكند لعنت خدا بر اوست.»
او بايد همچون آيات قرآن راه و روش مجرمين و توطئه هاى آنان را افشا كند؛
(و لتستبين سبيل المجرمين)(262)
«(و ما آيات را بطور مفصل بيان مىكنيم) تا راه گناهكاران معين و آشكار شود.»
و بايد در گفتن حقايق شهامت داشته باشد، و به خاطر ترس از زورمندان و مستكبران حقايق را كتمان نكند. آنگونه كه ابراهيمِ عليه السلام بر كافران شوريد و با شهامت تمام فرمود:
(تاللّه لاكيدنّ اصنامكم)(263)
«به خدا قسم حتماً بت هاى شما را درهم مىشكنم.»
وحضرت موسى عليه السلام سامرى را توبيخ نمود و فرمود:
(وانظر الى الهك الذّى ظَلْتَ عليه عاكفاً لنحرقنّه ثّم لننسفنّه فى اليمّ نسفاً)(264)
«اين خدايت را كه (با زر و زيور ساخته اى و) بر پرستش و خدمتش ايستاده اى نگاه كن كه آن را مىسوزانيم و خاكسترش را به دريا مىدهيم.»
مبلّغ مؤمن در راه تبليغ دين هيچگونه هراسى از سرزنشِ سرزنش كنندگان ندارد:
(يجاهدون فى سبيل اللّه و لا يخافون لومة لائم)(265)
رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم هنگامى كه معاذ را براى تبليغ به «يمن» مىفرستد، مىفرمايد:
«و لا تخف فى اللّه لومة لائم»(266)
«اى معاذ، در راه خدا از سرزنشِ سرزنش كنندگان مترس.»
مبلّغ واقعى و شجاع، آنجا كه لازم باشد با قاطعيت به كفار پشت مىكند و با صراحت تمام مىگويد:
(لكم دينكم ولى دين)(267) «دينتان براى خودتان و دين من براى من.»
آيا فكر كرده ايد كه نامه نوشتن رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم به امپراطورهاى قدرتمند روم و ايران چه شهامتى مىخواست. تعجبى ندارد كه امام خمينى قدس سره فرزند پاك رسول اللّه صلّى الله عليه وآله وسلّم قرن ها پس از آن به رئيس جمهور شوروى نامه بنويسد و او را به اسلام دعوت كند و از رئيس جمهور امريكا بعنوان منفورترين افراد ياد كند، زيرا اين شهامت را از جدّ بزرگوارش رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم به ارث برده است. انسان هاى با شهامت در طول تاريخ، هيچگاه از زورمندان و سلاطين ظالم نهراسيده اند.
روزى عبدالملك بن مروان در بيابان به يك مرد اعرابى رسيد عنان اسب را كشيد و توقف نمود تا با او صحبت كند. گفت: عبدالملك بن مروان را مىشناسى پاسخ داد: آرى او ستمگرى غير قابل هدايت است!. گفت: واى بر تو من عبدالملكم.
اعرابى گفت: خداوند به تو عمر طولانى ندهد و مال و ملك به تو نبخشد كه مال خدا را خوردى و حرمت او را تضييع نمودى (268).