17. با صداقت
صداقت از صفات ديگر مبلّغ است و مبلغ صادق، جايگاه خاصى در بين مردم دارد. زيرا همه، صداقت و راستى را دوست دارند.
پرده پوشى ها و نگفتن حقايق عاملى مؤثر در جدايى مبلغ و مردم است.
طبيعى است كه هر انسانى بر همه علوم مسلط نيست، بسيارى از مطالب را نمى داند و نقص ها و ضعف هايى در او وجود دارد. سعى در پوشاندن اين كمبودها بخاطر جلوگيرى از لطمه دار شدنِ شخصيتِ اجتماعى، نشانى از بى صداقتى است.
خداوند متعال از رسولش مىخواهد كه به مردم بگويد:
(قل انما انا بشر مثلكم)(328)
«من نيز بشرى مثل شما هستم.»
(قل انّما علمها عند ربّى)(329)
«من زمان فرا رسيدن قيامت را نمى دانم و علم آن نزد خداست.»
(قل لا املك لنفسى نفعاً و لا ضرّاً)(330)
«من مالك نفع و ضرر خويش نيستم.»
(قل لا اقول لكم عندى خزائن اللّه و لا اعلم الغيب و لا اقول لكم انّى ملك)(331)
«من به شما نمى گويم كه گنج هاى خدا نزد من است و نه آنكه از غيب آگاهم و نمى گويم كه من فرشته ام.»
اين گونه برخوردها گرچه در ظاهر از ارزش انسان مىكاهد و در نظر ديگران فردى عادى جلوه مىكند، اما فاصله ها را از بين مىبرد و مردم شيفته مبلغ مىشوند.
خداوند، خطاب به رسولش مىفرمايد:
(ليس لك من الامر شى ء او يتوب عليهم او يعذّبهم فانّهم ظالمون)(332)
«اى پيامبر به دست تو نيست. اگر خدا بخواهد به لطف خود از كافران درمى گذرد و اگر بخواهد به جرم اينكه مردمى ستمگرند عذابشان مىكند.»
هنگامى كه رسول اللّه صلّى الله عليه وآله وسلّم معاذ را راهى يمن مىكنند بر صداقت در گفتار تاءكيد مىفرمايند چرا كه عامل مهم در موفقيت مبلغ است ؛
«يا معاذ... و اوصيك بتقوى اللّه و صدق الحديث»(333)
سخنان مبلغ بايد بر اساس علم و صداقت باشد و آنچه را نمى داند دنبال نكند كه گوش و چشم و دل ها همه در مقابل اين سخنان مسئولند:
(و لا تقف ما ليس لك به علم انّ السّمع و البصر و الفؤاد كلّ اولئك كان عنه مسئولاً)(334)
حتى در نقل تاريخ كربلا اگر مطلبى را بدون مدرك بگويد خطر آن هست كه به امام حسين عليه السلام و اهل بيت عزيزش عليهم السلام تهمت زده باشد. فراموش نكنيم كه قرآن مىفرمايد:
(انّما يفترى الكذب الّذين لا يؤمنون بايات اللّه)(335)
«تنها انسان هايى كه به آيات خدا ايمان ندارند دروغ مىگويند.»