9. آشنايى با علوم اسلامى و احكام شرعى
از آنجا كه قسمت مهمى از دستورات دينِ مقدس اسلام، احكام فرعى، همچون حرام و حلال است، مبلغ بايد با اين احكام به خوبى آشنايى داشته باشد و در صورتى كه پاسخ صحيح يك مسئله شرعى را نمى داند، از پاسخ غير يقينى خوددارى كند كه خداوند بزرگ از اين عمل نهى فرموده است:
(و لا تقولوا لما تصف السنتكم الكذب هذا حلال و هذا حرام لتفتروا على اللّه الكذب انّ الّذين يفترون على اللّه الكذب لا يفلحون)(618)
«به خاطر دروغى كه زبان هاى شما توصيف ميكند، نگوييد اين حلال است و آن حرام، تا بر خدا افترا ببنديد، كسانى كه به خدا دروغ مىبندند رستگار نخواهند شد.»
و در صورتى كه مسئله اى شرعى بطور اشتباه به مردم گفته شود، در صورت امكان، شخص سؤال كننده بايد از اشتباه در آيد(619) كه اين، در مواردى مشكلاتى را براى گوينده فراهم مىكند.
مبلغ بايد در مسايل شرعى فتواى مرجع تقليدى را بگويد كه مردم از آن تقليد مىكنند در صورتى كه خود، مجتهد است و صاحب فتوا، نمى تواند نظر و فتواى خود را بگويد مگر اينكه مخاطبان، مقلّد او باشند. گفتن حدودِ واقعى احكام شرعى، لازم است تا مردم در اين مسايل دچار افراط و تفريط نشوند.
آشنايى عملى با مسايل شرعى همچون كفن و دفن، تلقين و نماز بر ميّت و... از امورى است كه مبلغ هميشه بايد براى انجام آنها، آمادگى داشته باشد.
با توجه به سنخيّتى كه بين علوم انسانى (روانشناسى، جامعه شناسى، اقتصاد و...) و معارف الهى وجود دارد و اين علوم، موضوع احكام شرعى را روشن مىكنند، شناخت آنها براى مبلغ لازم است زيرا سر و كار او با روح و روان مردم و جامعه انسانى است و تبليغ و تبيين مسايلى همچون مُضاربه، مُزارعة و... آشنايى با مبانى اقتصادى و مسايل علم اقتصاد را مىطلبد. خصوصاً امروزه كه مسايل جديدى همچون بانك، بيمه، ارز، تورم، گرانى، بودجه، ماليات، عوارض، و... در جامعه مطرح است كه بايد احكام شرعى آنها براى مردم بيان شود.
بطور كلى نياز مبلغ به علم فقه، كلام، تفسير، تاريخ، حديث، اديان واخلاق يك ضرورت است.
آشنايى مختصر با فنون مختلف نير عاملى مؤثر در جذب مردم است. خوب است مبلغ با چيزهايى كه در محيط تبليغى اش، امتياز به حساب مىآيند بيگانه نباشد.
در اجتماع شاعران، آشناى با شعر، در جمع اديبان، قادر بر نوشتن مقاله اى ادبى. در محيطهاى دانشجويى، آشنا با اصطلاحات علمى و... و در يك كلام مبلغى همه فن حريف باشد تا از راه هاى مختلف بتواند مردم را به دين خدا بخواند؛
(ادع الى سبيل ربّك بالحكمة والموعظة الحسنة و جادلهم بالّتى هى احسن)(620)
«(اى رسول) خلق را با حكمت و برهان و پند و اندرز نيكو به سوى پروردگارت بخوان و با آنان به طريقى كه نيكوتر است، مناظره كن.»
رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم پهلوانى را به اسلام دعوت كرد؛
پهلوان گفت: اگر حق باشد مىپذيرم. حضرت با او كشتى گرفت و دو بار او را به زمين زد كه سبب تعجب پهلوان شده بود ولى باز هم ايمان نياورد(621).
در بين علماى اسلام، مرحوم شيخ بهاءالدين عاملى (معروف به شيخ بهايى) از علماى ذوفنون بود كه در معمارى، رياضى، فقه، شعر، سحر، سياستمدارى و...متخصص بوده است.(622)