3. سؤال كردن از مخاطب
از آنجا كه انسان بطور فطرى و طبيعى مسايلى را بدون تلقين و تبليغ درمى يابد، بايد در تبليغ از همان يافته هاى عقل و فطرت و وجدان افراد استفاده كرد.
لذا بعضى مطالب را بايد با سؤال از فطرت انسان ها به آنان رساند كه اگر فطرت انسانى نمرده باشد حتماً قضاوت صحيح خواهد كرد.
قرآن در پايان بعضى از آيات مىفرمايد:
(و انتم تعلمون) «شما خودتان هم مىدانيد.»
تمام آيات ذكر و تذكر نشان دهنده آن است كه انسان از درون مطالبى را مىداند ولى فراموش مىكند كه نياز به تذكر دارد. مانند آياتى كه مىفرمايد:
(فاين تذهبون)(371) «كجا مىرويد؟»
(مالكم كيف تحكمون)(372) «چگونه حكم مىكنيد؟»
(الم يعلم) «آيا انسان نمى دانست»
به هر حال، مبلغ بايد از وجدان و يافته هاى مردم و باورهاى طبيعى آنان استفاده كند. همانگونه كه قرآن استفاده كرده است ؛
خداوند مىفرمايد اگر از كافران و مشركان سؤال كنى كه چه كسى آسمان ها و زمين را آفريده است و خورشيد و ماه فرمانبردار چه كسى هستند؟ بطور يقين جواب مىدهند خدا آفريده است. زيرا وجدان آنها اجازه نمى دهد كه غير از اين جواب دهند:
(ولئن ساءلتهم من خلق السّموات و الارض و سخّر الّشمس والقمر ليقولن اللّه)(373)
و نيز اگر از آنها سؤال كنى كه چه كسى از آسمانها آب باران مىفرستد و زمين را پس از مرگش زنده مىكند جواب ميدهند خدا؛
(و لئن ساءلتهم من نزّل من السّماء ماء فاحيا به الارض بعد موتها ليقولنّ اللّه)(374)
قرآن كريم با يادآورى پديده هاى طبيعى، مردم را به تفكر وامى دارد؛
(افرايتم ما تحرثون. اءانتم تزرعونه ام نحن الزارعون... افراءيتم الماء الّذى تشربون اءانتم انزلتموه من المزن ام نحن المنزلون... افرايتم النّار الّتى تورون اءانتم انشاءتم شجرتها ام نحن المنشئون)(375)
«آيا نمى انديشيد دانه اى را كه در زمين كشت كرديد شما آن را از خاك مىرويانيد يا ما مىرويانيم آيا آبى را كه (هر روز) مىنوشيد توجه داريد كه شما آن را از ابر فرو ريختيد يا ما نازل ساختيم آيا در آتشى كه روشن مىكنيد مىنگريد؟ آيا شما درخت آن را آفريديد يا ما آفريديم»
(اءمَّن خلق السّموات والارض)(376)
«چه كسى آسمان ها و زمين را خلق كرده است»
(هل من شركائكم من يهدى الى الحقّ)(377)
«آيا از شريكان شما مشركان كسى مىتواند به راه راست هدايت كند؟»
درباره معاد مىپرسد؛
(افحسبتم انّما خلقناكم عبثاً و انّكم الينا لا ترجعون)(378)
«آيا گمان كرديد كه شما را بيهوده آفريديم و به سوى ما باز نمى گرديد؟»
(افعيينا بالخلق الاوّل)(379)
«آيا در آفرينش اول عاجز بوديم (كه در برگرداندن دوباره شما عاجز باشيم»
درباره امامت مىپرسد؛
(افمن يهدى الى الحقّ احقّ ان يتبع امّن لايهدّى)(380)
«آيا آنكس كه مردم را به سوى حق هدايت مىكند براى پيروى كردن سزاورتر است يا آنكس كه هدايت نمى كند؟»
پيامبر لوط به قوم خود كه عمل زشت همجنس بازى را پيش گرفته بودند گفت:
(اتاتون الفاحشة ما سبقكم بها من احد من العالمين)(381)
«آيا عمل زشتى انجام مىدهيد كه هيچكس پيش از شما آن را انجام نداده است»
به اين آيه بنگريد كه خداوند متعال چگونه وجدان انسان ها را به قضاوت مىطلبد؛ (و كيف تاءخذونه و قد افضى بعضكم الى بعض و اخذن منكم ميثاقاً غليظا)(382)
«چگونه مهر زنان را از آنان مىگيريد در حاليكه هر يك از شما از ديگرى كام گرفته است و آنان از شما پيمانى محكم گرفته اند؟»
و آيا وجدان خود را قاضى نمى كنيد كه اين عمل پسنديده نيست