10. استفاده از هنر - قرآن و تبلیغ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قرآن و تبلیغ - نسخه متنی

محسن قرائتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

10. استفاده از هنر



با توجه به طبيعت خاصِ انسان كه از هنر لذّت مىبرد و از شنيدن مطالب خشك و يكنواخت فرارى است، براى انتقال مسايل دينى، بايد از روش هاى هنرى و القاى غير مستقيم استفاده نمود.




امروزه در كشورهاى پيشرفته جهان، استفاده از اين روش امرى مرسوم و جاافتاده است. استعمارگران، براى رسيدن به اهداف شوم خود، كمتر مردم را به طور مستقيم به آن راه دعوت ميكنند بلكه بطور غير مستقيم آنها را با اهداف خويش همراه مىسازند.




با كمال تاءسف دنياى كفر، در كفرِ خود جدّى است و از تمامى امكانات مثل: فيلم، كارتون، تئاتر، نقاشى، گرافيك، مجسمه سازى، خط، مسابقه، معمّاو... و در يك كلمه (هنر)، براى محكم كردن پايه هاى كفر خود استفاده مىكند.




امّا در بين ما مسلمانان آنگونه كه بايد و شايد به اين مسايل توجه نمى شود. تبليغمان منحصر در سخنرانى شده است. در حاليكه سخنرانى آن هم سخنرانى خوب و همراه با تمامى شرايط، يكى از وسايل است و چون روش القاى مستقيم است اثرش به اندازه القاى غير مستقيم نيست.




امروزه كشورهاى غربى و سردمداران فاسدشان با استفاده از وسايل هنرى، فكر جوانان ما را ربوده و عده اى از آنان را شيفته مرام غلط خود كرده اند همانگونه كه «سامرى» دشمن موسى عليه السلام با زر و زيورها گوساله اى ساخت كه صدايى شگفت داشت و آن را، خداى موسى معرفى كرد و بدين ترتيب پيروان موسى عليه السلام را به انحراف كشاند؛




(فاخرج لهم عجلاً جسداً له خوار فقالوا هذا الهكم و اله موسى فنسى)(464)




حضرت على عليه السلام مىفرمايد:




«ردّوا الحجر من حيث جاء فانّ الشّر لا يدفعه الاّ الشر»(465)




«سنگ را از هر طرف به شما زدند به همانجا برگردانيد كه بدى را فقط مانند خودش دفع مىكند.»




پس از انقلاب شكوهمند اسلامى ايران، در حوزه هاى علميه، توجه بيشترى به روش هاى هنرى همچون تئاتر، نمايشنامه نويسى، داستان نويسى و شعر براى تبليغ شده است. امّا اين مقدار كافى نيست و سزاوار است كه بعضى از طلاّب علوم دينى كه زمينه و استعداد يادگيرى اين روش ها را دارند بطور جدى به آن توجه كنند تا بتوانند در فعاليت هاى تبليغى خود از آن استفاده نمايند.




يكى از وسايل هنرى نمايش است كه نمونه هايى از آن را در برخوردهاى اولياى الهى مىبينيم:




حضرت على عليه السلام براى يادآورى آتش جهنم به عقيل، ميله اى را داغ مىكند و به دست او نزديك مىكند(466).




امام باقر عليه السلام براى نمايش وضوى پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم عملاً وضو مىگيرد(467).




رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم فرمود:




«صلّوا كما راءيتمونى اصلّى»(468)




«نماز بخوانيد همانگونه كه مىبينيد من نماز مىخوانم.»




در زمان خود ما شبيه خوانى كه نوعى نمايش است يكى از عوامل مهم بقاى تاريخ عاشورا بوده است.




خداوند متعال براى اينكه به قابيل بفهماند چگونه برادر مرده خود را به خاك بسپارد، از يك صحنه نمايش استفاده مىفرمايد كه بازيگر آن كلاغى است و با چنگال خود، زمين را گود مىكند.




(فبعث اللّه غراباً يبحث فى الارض ليريه كيف يوارى سواءة اخيه)(469)




امام حسن و امام حسين عليهما السلام براى اينكه پيرمردى را متوجه وضوى اشتباهيش كنند، از يك وضوى نمايشى استفاده مىكنند. هر دو وضو مىگيرند و پيرمرد را به قضاوت مىخوانند تا به اين وسيله، وضوى صحيح را ببيند و به اشتباه خود پى ببرد(470).




روشن است كه شنيدن يك مطلب اگر با ديدن همراه شود، يعنى سمعى بصرى شود، اثر بيشترى خواهد داشت و نتيجه اش اطمينان قلبى به مطلب است، به همين دليل حضرت ابراهيم عليه السلام گفت: بار الها به من نشان بده كه چگونه مردگان را زنده مىكنى كه مىخواهم با ديدن آن، دلم آرام گيرد:




(و اذ قال ابراهيم ربّ ارنى كيف تحيى الموتى قال او لم تؤمن قال بلى ولكن ليطمئنّ قلبى)(471)




و باز به همين دليل است كه پيامبر خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم براى توضيح دادنِ راه حق و باطل از كشيدن يك خط مستقيم و چندين خط انحرافى بر روى زمين استفاده نمود(472).




يا براى توجه دادنِ افراد، به يك مسئله مهم، صحنه اى را مىساخت. بطور مثال فرمود: از صحرايى كه در ظاهر چيزى نداشت، هيزم جمع كنند و پس از جمع شدن خار و خاشاك ها فرمود: گناهان كوچك هم اينگونه جمع مىشوند(473).




سلمان فارسى مىگويد: همراه با رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم در سايه درختى نشسته بوديم كه حضرت شاخه اى از آن درخت را تكان دادند بطورى كه برگ هايش ريخت و بعد فرمود: آيا نمى پرسيد كه چه كار كردم مؤمن وقتى نماز مىخواند، گناهانش همچون برگ هاى اين درخت مىريزد(474).




سماعة مىگويد: به امام صادق عليه السلام عرض كردم: فدايت شوم. چه وقت، هنگام نماز است حضرت به چپ و راستِ خود نگاه كرد، گويا چيزى مىخواست، چوبى را برداشته و به ايشان دادم و آن بزرگوار چوب را بعنوانِ شاخص در زمين فرو برد و بوسيله آن و استفاده از سايه چوب وقت نماز را برايم توضيح داد(475).




/ 117