ـ امـام كـاظـم (ع ) ـ در انـدرز به هشام بن حكم ـ : اى هشام , از اين دنيا و اهل آن برحذرباش , زيرا مـردم در آن چـهـار دسـتـه انـد : يكى افتاده در ورطه هلاكت و هماغوش هوس ديگرى دانشجو و قـرآن خوان كه هر چه دانشش فزايد كبر و غرورش بيش شود و قرآن دانى ودانش خويش را وسيله گردن فرازى و بزرگى نمودن بر فرودستان خود سازد سومى عابدنادانى كه هر كس را در عبادت از او كـمتر است كوچك شمارد و دوست دارد او را تعظيم وتكريم كنند و چهارمى بينشمند داناى آشـنـا بـه راه حق كه دوست دارد حق را بر پاى دارد اما ياناتوان است , يا مغلوب و نمى تواند آن چه رامى فهمد و مى داند به كار بندد و از اين رواندوهناك و غمزده است او بهترين فرد روزگارخود و خردمندترين آنان است .
ـ امـام عـلـى (ع ) : بـه مـردم اطـراف خـودنظرى بيفكن , آيا جز درويشى كه از فقر رنج مى برد, يا تـوانـگـرى كـه كـفـران نـعـمت خدا مى كند,يا بخيلى كه براى افزودن بر مال خويش حق خدارا نـمـى پردازد, يا سركشى كه گويى گوش او ازشنيدن پند و اندرزها سنگين است , كس ديگرى را مـى بينى ؟ كجايند نيكان و شايستگان شما؟ كجايند آزادگان و بخشندگان شما؟ كجايند آنان كه در كسب و كارشان پرهيزگار و در راه ورسمشان پاك و وارسته بودند؟ آيا نه اين كه همگى از اين دنياى پست و سراى زودگذررنج آلود رخت بر بستند و كوچيدند؟ .
پس , ما همه از آن خداييم و همگى به سوى او باز مى گرديم فساد و تبهكارى آشكار گرديده است , اما نه كسى درصدد انكار و تغيير آن برمى آيد و نه كسى براى جلوگيرى از آن اقدامى مى كند آيا با اين روش مى خواهيد در سراى پاك خداوند, همجوار او شويد و عزيزترين دوستان او باشيد؟ هيهات ! بـهـشـت خدا را بافريب نتوان از او گرفت و جز با اطاعت از خدا به خشنودى او نتوان رسيد لعنت خـدا بر كسانى كه به خوبى ها فرمان مى دهند و خود آن ها را ترك مى كنند و كسانى كه از زشتى ها باز مى دارند وخود آن ها را به كار مى بندند.