میزان الحکمه جلد 13
لطفا منتظر باشید ...
دسـتـه دوم كسانى هستند كه شمشير از نيام بيرون كشيده و شر و بدى خويش را آشكارساخته و
سـواره هـا و پـياده هاى خود را بسيج كرده اند خود را براى فتنه و آشوب آماده ساخته و به خاطر به
دسـت آوردن مـال و منالى , ياسالارى بر دسته اى و يا نشستن بر كرسى ومنبرى , دينشان را زير پا
گـذاشـتـه انـد و چـه بـدسودايى است كه دنيا را بهاى جان خود بدانى وآن را به جاى آن چه نزد
خداوند دارى برگزينى .دسته سوم كسانى هستند كه با كار آخرت دنيا را مى جويند و بر آن نيستند تا با كار دنيا,آخرت را به
دست آورند با فرو انداختن سرهايشان فروتن نمايى مى كنند, و با آهسته قدم برداشتن خود را با وقار
نشان مى دهند و باجمع كردن دامن هايشان خويش را پاك وپرهيزنده از نجسى جلوه مى دهند و به
امانتدارى و درستكارى تظاهر مى كنند و پرده خدا راوسيله اى براى ارتكاب گناهان قرار مى دهند
.دسـتـه چهارم كسانى هستند كه ضعف وزبونى و نداشتن اسباب و امكانات , آنان را ازطلب مقام و
ريـاست دور ساخته و از آن رو كه كارى از ايشان برنمى آيد به حالى كه دارند باقى مانده اند و نام آن
را قـنـاعـت و خرسندى نهاده وخود را به لباس زاهدان درآورده اند, در حالى كه شب و روز آرام و
قرار ندارند و اهل زهد وقناعت نيستند.و (از ايـن گـروهـهـا كـه بـگذريم ) مردانى چندباقى مى مانند كه ياد بازگشتگاه ديدگانشان را
(ازلـذات ايـن دنـيـا) فـرو بـسته و ترس صحراى محشراشك هايشان را روان ساخته است , يكى از
مـردم گـريخته كنج عزلت گزيده است , ديگرى ترسان و مقهور گشته , يكى خاموش و لگام زده
اسـت ,ديـگـرى انـدوهـگين و دردمند است و به خاطرتقيه (و ترس از ستمگران ) در گمنامى به
سـرمـى بـرنـد و خـوارى آنـان را فـرا گـرفـتـه اسـت چـنـان است كه در دريايى شور و تلخ فرو
رفـتـه اند ,دهان هايشان بسته و دل هايشان مجروح است ,از بس پند و اندرز داده اند خسته و دلگير
شـده انـد,چندان مقهور شده اند كه (در ميان مردم ) خوار وبى قرب گشته اند و به قدرى از ايشان
كـشته شده كه شمارشان كاستى گرفته است پس , بايد كه دنيادر ديده شما كوچكتر و پست تر از
تـفـالـه بـرگ درخـت سـلم (كه براى دباغى پوست به كارمى رفته است ) و ناچيزتر از ريزه هاى دم
قـيـچـى بـاشـد, از حال پيشينيان خود پند گيريد پيش ازآن كه آيندگان از حال و روز شما پند
گيرند.