كسى كه خدا دلش را روشن سازد
ـ مـصعب بن عمير در حالى كه پوست دباغى نشده قوچى بر تن داشت به سوى پيامبر(ص ) مى آمد رسول خدا(ص ) فرمود :بنگريد به مردى كه خداوند دلش را روشن ساخته است من شاهد بودم كهاو پـيش والدينش بود و آن ها به او بهترين غذاها مى دادند ونرمترين لباس ها بر او مى پوشاندند, اما
عشق ومحبت به خدا و رسولش اين مرد را به اين جاكشاند كه مى بينيد.ـ پـيـامبر خدا(ص ) ـ به مردى كه ادعا كردمؤمن حقيقى است ـ : حقيقت ايمان توچيست ؟ عرض
كرد : نفس من چنان به دنيابى اعتنا شده كه سنگ و طلاى آن در نظرم يكسان است و انگار بهشت
و دوزخ را مـى بـيـنـم وگـويى در برابر عرش پروردگارم ايستاده ام حضرت فرمود : اين حالت را
نگه دار, اين بنده اى است كه خداوند دلش را به (نور) ايمان روشن ساخته است .ـ امـام صادق (ع ) : روزى رسول خدا(ص )نماز صبح را با مردم خواند بعد از نماز چشمش به جوانى
در مـسجد افتاد كه چرت مى زد و سرش پايين مى افتاد, رنگى زرد و بدنى نحيف وچشمانى گود
افـتاده داشت رسول خدا(ص ) به او فرمود : فلانى , حالت چگونه است ؟ عرض كرد : اى رسول خدا,
من به يقين رسيده ام رسول خدا(ص ) از گفته او تعجب كرد و فرمود : هريقينى را حقيقتى است ,
حقيقت يقين تو چيست .عـرض كـرد : اى رسـول خـدا, هـمـيـن يـقـيـن مـن است كه اندوه به جانم افكنده و شبم را به
شـب زنـده دارى (و عـبـادت ) و روزهاى گرمم را به تشنگى كشيدن (و روزه دارى ) كشانده است
ونـفـس مـن بـه دنـيا و آن چه در آن است بى رغبت گشته تا آن جا كه گويى عرش پروردگارم
رامـى بـينم كه براى رسيدگى به حساب برپا شده ومردم براى حساب گرد آمده اند و من نيز در
ميان آن ها هستم .رسـول خدا(ص ) به اصحاب خود فرمود :اين , بنده اى است كه خداوند دلش را به نورايمان روشن
ساخته است سپس به او فرمود : براين حال خود پايدار باش .جوان عرض كرد : اى رسول خدا, دعا كن خداوند شهادت در ركاب شما را روزى من فرمايد رسول
خـدا(ص ) بـراى او دعا كرد مدتى نگذشت كه در جنگى همراه پيامبر بيرون رفت و بعد از نه نفر به
شهادت رسيد و دهمين شهيدبود.