نذر - میزان الحکمه جلد 13

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

میزان الحکمه - جلد 13

محمد محمدی ری شهری؛ ترجمه حمیدرضا شیخی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نذر

قرآن :.

((آن گاه كه زن عمران گفت : پروردگارا, آن چه در شكم خود دارم نذر تو كردم تا آزاد شده (از
مشاغل دنيا و وقف عبادت و خدمت به تو) باشد پس , از من بپذير كه توشنواى دانايى )).

((و هـر نـفـقـه اى را كـه انفاق , يا هر نذرى را كه عهدكرده ايد, قطعا خداوند آن را مى داند و براى
ستمكاران هيچ ياورى نيست )).

((به نذر خود وفا مى كنند و از روزى كه گزند آن فراگير است , مى ترسند)).

ـ امام باقر(ع ) ـ درباره آيه ((به نذر خودوفا مى كنند)) ـ : حسن و حسين (ع ) در زمانى كه خردسال
بودند, بيمار شدند رسول خدا به همراه دو نفر ديگر به عيادت آن ها رفت يكى از آن دو مرد گفت : اى ابـا الـحـسـن , كـاش براى اين دوطفل خود نذرى مى كردى تا خداوند شفايشان دهد على (ع )
فرمود : براى سپاسگزارى ازخداى عزوجل سه روز روزه مى گيرم فاطمه (ع )و كنيز آن ها فضه نيز
همين حرف را زدند پس ,خداوند بر آن دو لباس عافيت پوشاند و آن هاروزه گرفتند.

ـ در مـجمع البيان آمده است : شيعه و سنى روايت كرده اند كه آيات ((ان الابرار يشربون ـ تاآيه ـ و
كـان سعيكم مشكورا)) در سوره هل اتى درباره على و فاطمه و حسن وحسين (ع ) و كنيزآن ها به
نام فضه نازل شده است اين مطلب ازابن عباس ومجاهد و ابو صالح روايت شده است .

(داسـتـان طولانى است ) و خلاصه اش بدين شرح است كه آن ها (ابن عباس و ) گفته اند :حسن و
حـسـيـن (ع ) بـيمار شدند و جد آن هارسول خدا(ص ) با عده اى از بزرگان عرب به عيادت ايشان
رفـتـند و گفتند: اى ابا الحسن , كاش براى اين دو فرزندت نذرى مى كردى على (ع )نذر كرد كه
اگـر خـداونـد سـبحان آن ها را شفا بخشدسه روز روزه بگيرد فاطمه (ع ) و فضه نيز چنين نذرى
كـردند حسن و حسين (ع ) بهبود يافتند,اما آن ها چيزى در بساط نداشتند لذا على (ع )سه صاع جو
از يـك نـفـر يهودى قرض كرد ـروايت شده كه حضرت اين مقدار جو را از اوگرفت و در برابر آن
تـعهد كرد كه برايش مقدارى پشم بريسد ـ جوها را نزد فاطمه (ع )آورد و فاطمه (ع ) يك صاع آن ها
را آرد كـرد ونـان پـخـت پـس از آن كـه على (ع ) نماز مغرب راخواند, فاطمه (ع ) نان را جلو آن ها
گـذاشـت (تـاافـطار كنند) در اين هنگام مسكينى آمد و چيزى خواست آن ها نان را به او دادند و
خودشان جزآب چيزى نچشيدند.

/ 248