اخترشناسى
قرآن :.((پس , نظرى به ستارگان افكند و گفت : من ناخوش هستم )).((سوگند به جايگاه هاى ستارگان )).تفسير :.آيـات ((پس , نظرى به ستارگان افكند و گفت :من ناخوش هستم )) : شكى نيست كه ظاهر ايندوآيـه گـوياى آن است كه خبر دادن ابراهيم از ناخوش بودن خود با نگاهش به ستارگان ارتباط
دارد و بـراسـاس آن چنين حرفى زده است و نگاه كردن او به ستارگان يا براى تشخيص ساعت و
خـصـوص وقـت بـوده , مـانـنـد كسى كه دچار تب نوبه است و زمان شروع تب را با طلوع يا غروب
ستاره اى يا وضع خاصى از ستارگان تعيين مى كند و يا براى اطلاع يافتن از رخدادهاى آينده بوده
اسـت كـه به اعتقادمنجمان اوضاع فلكى نشانگر آن ها مى باشد صائبى مذهبان به اين مساله بسيار
معتقد بودند و در عهدابراهيم (ع ) شمار فراوانى از آنان به سر مى بردند.بنا به وجه اول , معناى آيه اين است كه وقتى مردم شهر خواستند همگى براى برگزارى مراسم عيد
و جـشـن خود بيرون روند ابراهيم (ع ) به ستارگان نگاه كرد و به اطلاعشان رساند كه وى ناخوش
است و به زودى بيمارى به سراغش خواهدآمد و از اين رو نمى تواند با آنان به بيرون شهر بيايد.بـنـابه وجه دوم , معنايش اين است كه آن حضرت نگاهى منجمانه به ستارگان انداخت و به مردم
گـفـت كـه اوضـاع سـتـارگـان حـاكى از آن است كه وى به زودى مريض خواهد شد و بنابراين
نمى تواندبا آن ها شهر را ترك كند.