قهر كردن - میزان الحکمه جلد 13

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

میزان الحکمه - جلد 13

محمد محمدی ری شهری؛ ترجمه حمیدرضا شیخی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

قهر كردن

قرآن :.

((گـفـت : اى ابراهيم , آيا تو از خدايان من متنفرى ؟ اگرباز نايستى تو را سنگسار مى كنم و (برو)
براى مدتى طولانى از من دور شو)).

ـ پيامبر خدا(ص ): قهر كردن مسلمان بابرادرش , مانند ريختن خون اوست .

ـ كسى كه يك سال از برادرش قهركند, اين كار مانند ريختن خون اوست .

ـ امـام عـلـى (ع ): بـر شـما باد ايجاد ارتباطو آشتى با يكديگر و زنهار از قطع رابطه وقهر كردن از
يكديگر.

ـ پـيـامبر خدا(ص ): اى ابوذر, از قهركردن با برادرت بپرهيز, زيرا با وجود قهربودن عمل پذيرفته
نمى شود.

ـ امام صادق (ع ): تا زمانى كه دومسلمان با يكديگر قهر باشند, ابليس خوشحال است و هرگاه با هم
(آشـتى و)ديدار كنند, زانوهايش به هم خورد وبندهايش از هم بگسلد و فرياد زند: اى واى بر من ,
هلاك شدم .

ـ پيامبر خدا(ص ): شيطان از اين كه نمازگزاران جزيرة العرب او را بپرستندمايوس شده , اما در به
جان هم انداختن آنان اميدوار است .

ـ امـام بـاقر(ع ): شيطان همواره ميان مؤمنان دشمنى مى افكند و تا زمانى كه يكى از آنان از دينش
بـرنـگـردد (بـه كارش ادامه مى دهد) و همين كه چنين كردند, به پشت دراز مى كشد و استراحت
مـى كـند و مى گويد:موفق شدم پس , خداوند رحمت كند انسانى را كه ميان دو تن از دوستان ما
الفت اندازداى جماعت مؤمنان , با يكديگر الفت گيريدو با هم مهربان باشيد.

ـ امـام صـادق (ع ): هـيـچ گاه دو مرد باحالت قهر از يكديگر جدا نشوند, مگر اين كه يكى از آن دو سـزاوار بيزارى (خدا ورسولش از او) و لعنت باشد و چه بسا كه هردوى آن ها سزاوار اين امر باشند
مـعـتـب عـرض كـرد: خـدا مـرا فـدايـتان گردانت , ظالم ,درست (مستحق اين كيفر هست ) اما
مظلوم چرا؟ .

حضرت فرمود: براى آن كه برادرش رابه آشتى با خود دعوت نمى كند و از سخن اوچشم نمى پوشد
شنيدم پدرم مى فرمود:هرگاه دو نفر با هم ستيزه كردند و يكى از آن دو بر ديگرى چيره آمد, بايد
آن كه در حق او ستم شده نزد آن ديگرى برود و به اوبگويد: اى برادر, ستمكار (و مقصر) من هستم ,
تا قهر و جدايى ميان او و رفيقش برطرف شود, زيرا خداوند تبارك و تعالى داورى عادل است و حق
ستمديده را ازستمگر مى ستاند.

/ 248