نهى از تعرب بعد از هجرت ((26)) - میزان الحکمه جلد 13

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

میزان الحکمه - جلد 13

محمد محمدی ری شهری؛ ترجمه حمیدرضا شیخی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نهى از تعرب بعد از هجرت ((26))

ـ پيامبرخدا(ص ), درسفارش به على (ع ),فرمود: بعد از هجرت تعرب (جايز) نيست .

ـ بعد از هجرت تعرب (جايز) نيست و بعد از فتح هجرتى در كار نمى باشد.

ـ من از هر مسلمانى كه در دارالحرب بامشركى زندگى كند, بيزارم .

ـ امام صادق (ع ): رسول خدا(ص ) سپاهى را به سوى خثعم (يكى از قبايل بزرگ عرب ) فرستاد چون
سپاه بر آنان يورش بردخثعميان به سجده متوسل شدند پس برخى از آنان به قتل رسيدند اين خبر
بـه پـيامبر(ص ) رسيد, فرمود: به خاطر نمازشان نصف ديه را به آنان بپردازيد   ((27)) , وپيامبر(ص )
فرمود: بدانيد كه من از هرمسلمانى كه در دارالحرب با مشركى زندگى كند, بيزارم .

ـ جرير بجلى : رسول خدا(ص ) سپاهى به سوى خثعم گسيل داشت عده اى از مردم آن (با مشاهده
سـپـاه ) به سجده پناه بردند, اما درميان آنان كشتار صورت گرفت اين خبر به پيامبر(ص ) رسيد,
پـيامبر دستور داد نصف ديه آن ها پرداخت شود و فرمود: من از هرمسلمان مقيم در ميان مشركان
بـيزارم عرض كردند: چرا, اى رسول خدا؟ فرمود: مسلمان و مشرك نبايد در يك جا با هم زندگى
كنند.

ـ پـيـامـبـر خدا(ص ): خداوند هيچ عملى رااز مشركى كه بعد از مسلمان شدن مشرك شده باشد
نمى پذيرد, مگر اين كه از مشركان جدا شود و به مسلمانان بپيوندد.

ـ در دارالحرب اقامت نگزيند, مگرفاسقى كه ديگر در پناه اسلام نباشد.

ـ امام صادق (ع ): غريب , در حقيقت ,كسى است كه در سرزمين شرك باشد.

ـ امـام رضـا(ع ): خـداوند تعرب بعد ازهجرت را حرام فرمود, چون باعث برگشتن از دين و دست
شـسـتـن از يـارى پيامبران وحجتها (ى خدا)(ع ) و نيز تباهى و از بين بردن حق هر صاحب حقى
مى شود, چون باباديه نشينان همنشين مى شود و همچنين اگركسى دين را كاملا شناخت , برايش
جايزنيست در ميان مردمان نادان و بى خبر (ازدين و معارف آن ) سكونت كند, چون بيم آن مى رود
كه دست از علم بردارد و بانادانان در آيد و در جهل غوطه ور شود.

/ 248