عوامل پايندگى نعمت ها
قرآن :.((و اگـر مـردم آبـادى هـا ايمان آورده بودند وپرهيزگارى مى كردند, هر آينه بركاتى از آسمان وزمين بر ايشان مى گشوديم , ولى تكذيب كردند پس به كيفردستاوردشان آنان را فرو گرفتيم )).((و اگـر آنـان بـه تـورات و انـجـيـل و آن چه از جانب پروردگارشان به سويشان نازل شده است
عمل مى كردند, قطعا از فراز سرشان (بركات آسمانى ) و از زيرپاهايشان (بركات زمينى ) برخوردار
مى شدند از ميان آنان گروهى راه راست را مى پيمايند و بسيارى از ايشان بدرفتار مى كنند)).((اين (كيفر) بدان سبب است كه خداوند نعمتى را كه به قومى ارزانى داشته باشد تغيير نمى دهد,
مگر آن كه آنان آن چه را در دل دارند تغيير دهند و خدا شنواى داناست )).ـ امـام عـلـى (ع ) : هركه پرهيزگارى پيش گيرد, سختى هايى كه به او نزديك شده اند ازوى دور
گـردنـد و بـاران كرامتى كه بند آمده است بر او فرو ريزد و رحمت گريخته از اوبه سوى وى باز
گـردد و چـشـمـه خـشكيده نعمت ها برايش جوشان شود و باران بركت كه نم نم بر او مى بارد به
قطراتى درشت وفراوان تبديل شود.ـ در وصف اسلام ـ : در آن مرتع هاى بهارى نعمت هاست و چراغ هاى زداينده ظلمتها در خوبى ها جز
با كليدهاى آن گشوده نشود و تاريكى ها جز با چراغ هاى آن كنار نرود.ـ كـامـيـابـترين مردم در كار نعمت هاكسى است كه نعمت هاى موجودش را باشكرگزارى پايدار
سازد و نعمت هاى ازدست رفته را با شكيبايى بازگرداند.ـ هرگاه طليعه نعمت ها به شمارسيد, دنباله آن ها را, با ناسپاسى , از خودنرمانيد.ـ امام رضا(ع ) : به كار بستن عدالت و نيكوكارى , باعث پايندگى نعمت است .ـ امـام صـادق (ع ) : نعمت ها نپايند مگربعد از سه كار : شناخت جايگاه شايسته خداوند در نعمت ها,
گزاردن شكر آن ها ورنج و زحمت كشيدن در آن ها.ـ امـام كاظم (ع ) : كسى كه صرفه جو وقانع باشد, نعمت برايش مى ماند و كسى كه ريخت و پاش و
اسراف كند نعمت از اوزوال مى آيد.ـ امام على (ع ) : هر كه دستش را به احسان بگشايد, نعمت خود را از زائل شدن نگه دارد.ـ پيامبر خدا(ص ) : خداوند بندگانى داردكه نعمت ها را در اختيار آنان نهاده است , تا زمانى كه اين
نـعـمـت هـا را بـه مـردم بـذل و بـخـشـش كـنـنـد,آن هـا را در ميانشان نگه مى دارد و هرگاه
دريغ ورزندنعمت هارا از آنان به ديگران منتقل مى كند.ـ امـام على (ع ) : نعمت هاى خداوند به بنده , باعث جلب نيازهاى مردم به سوى اوست پس هركه به
خـاطـر خـدا وظـيـفه اى را كه نسبت به اين نعمت ها دارد به جاى آورد, آن ها را درمعرض دوام و
پـايندگى قرار داده است و هركه به وظيفه خود در اين زمينه عمل نكند آن نعمت هارا در معرض
زوال و نابودى نهاده است .ـ هـركـه از نـعـمت هاى خدا بيشتربهره مندباشد, نيازهاى مردم به او زياد شود پس , هركس براى
رضـاى خـدا وظـيفه خود را در قبال نعمت هابه جا آورد, آن ها را در معرض دوام و پايندگى قرار
دهـد و هـركه به وظيفه خود در اين باره عمل نكند, آن نعمت ها را در معرض زوال و نابودى نهاده
است .ـ اى مـردم , خـدا را در هر نعمتى حقى است , هر كه آن حق را بگزارد, خداوند بر نعمت او بيفزايد و
هـركـه از اداى آن حـق فـروگـذارى كند, نعمت را در خطر زوال قرار داده و به فرارسيدن كيفر
شتاب بخشيده است پس , بايد كه خداوند شما را از نعمت ها نگران ببيند همان گونه كه از گناهان
ترسانتان مى بيند.ـ كـسـى كـه خـداوند سبحان در جان اوپرشكوه و جلال است و جايگاه بلند و با عظمتى در دل او
دارد, شـايـسـتـه اسـت كـه هـر چـيزى جزخدا ـ به خاطر بزرگى او ـ در نظرش كوچك باشدو
سزاوارترين شخص براى اين حالت كسى است كه خداوند نعمت بزرگى به او داده ومشمول لطف
و احسان وى قرار گرفته باشد,زيرا نعمت بزرگ و بسيار خداوند به كسى داده نشد, مگر اين كه بر
بزرگى حق خدا بر او نيز (به همان نسبت ) افزوده گشت .ـ امـام صـادق (ع ) : هر كه نعمت خدا به اوزياد شود, بار زحمت و هزينه مردم بر دوش اوسنگين تر
شـود, بنابراين , با به دوش كشيدن بارزحمت و هزينه مردم نعمت (خود) را پايدارسازيد و آن را در
مـعـرض زوال قـرار نـدهـيد, زيرابه ندرت پيش مى آيد كه نعمتى از كسى زوال آيد و دوباره به او
برگردد.ـ امام على (ع ) : بسا سخنى كه نعمتى رااز كف ربوده و گرفتارى و عذاب پيش آورده است .ـ در فـرمان استاندارى مصر به مالك اشتر, مى فرمايد : زنهار كه خونى را به ناحق بريزى , زيرا هيچ
چيز به اندازه خونريزى نارواخشم و انتقام الهى را نزديك نمى كند و بدفرجام نيست و نعمت را زائل
نمى كند, و رشته زندگى راقطع نمى كند.ـ نيز در همان فرمان ـ : براى تغيير دادن نعمت خدا و شتاب بخشيدن به خشم و عذاب اوهيچ چيز
مـؤثـرتر از پافشارى در ستمگرى نيست , زيرا خداوند دعاى ستمديدگان رامى شنود و همواره در
كمين ستمكاران است .ـ خـداونـد به هيچ بنده اى نعمتى نداد كه او درحق آن نعمت ستم روا دارد, مگر اين كه سزاوارآن
گردد كه خداوند نعمت را از او زوال آورد.ـ به خدا سوگند, هرگز قومى در زندگى مرفه و پرنعمتى نبوده اند و آن نعمت و رفاه از آنان زائل
نـشده است مگر به سبب گناهانى كه مرتكب شده اند, چرا كه خداوندبه بندگانش ستم نمى كند
اگـر مـردم بـه هـنـگـامـى كه بلاها و سختى ها بر آنان فرودمى آيد و نعمت ها از كفشان مى رود,
بـانيت هاى راست و درست و دل هاى مشتاق به پروردگارشان پناه برند, هر گريخته اى رابه آنان
باز گرداند و هر تباهى و فسادى رابرايشان اصلاح گرداند.ـ بـراى طـاعـت (از خـدا) نشانه هايى آشكار و وجود دارد هركس كه از آن هابيرون شود از راه حق
بـيرون رود و به سرگردانى گرفتار آيد و خداوند نعمت خويش را تغيير دهد و عذاب و خشم خود
رابر او فرو آورد.ـ هرگاه خداوند سبحان بخواهد نعمتى را از بنده اى زوال آورد اولين چيزى كه از اوتغيير مى كند
خرد اوست و سخت ترين چيزبرايش اين است كه خرد خويش را از دست دهد.