هجرت به مدينه - میزان الحکمه جلد 13

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

میزان الحکمه - جلد 13

محمد محمدی ری شهری؛ ترجمه حمیدرضا شیخی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

هجرت به مدينه

قرآن :.

((و بر آن چه مى گويند شكيبا باش و از آنان با دورى گزيدنى خوش , فاصله بگير)).

ـ هـجـرت (پـيـامـبر به مدينه ) در سال چهاردهم بعثت صورت گرفت و اين مصادف بود با سى و
چـهـارمـيـن سـال سـلـطـنـت خـسـرو پـرويزو نهمين سال فرمانروايى هرقل   ((23)) و اول اين
سـال مـحـرم اسـت رسول خدا(ص ) در مكه بود و آن جا را ترك نكرده بود, اما عده اى از مسلمانان
درمـاه ذيـحـجه بيرون رفته بودند محمدبن كعب قرظى   ((24)) مى گويد: قريش در خانه پيامبر
جـمـع شـدنـد و گـفـتند: محمد مى گويد كه اگر شما با اوبيعت كنيد  بر عرب و عجم فرمانروا
خواهيد شدو بعد از مرگ هم دوباره زنده مى شويد و براى شما باغ ها و جنت هايى چون باغ هاى اين
جـهان خواهد بود و اگر بيعت نكنيد به دست او كشته خواهيد شد و بعد از مرگ هم زنده خواهيد
شـد ودر آتـش سـوزان خـواهـيـد سـوخـت در ايـن هـنگام رسول خدا(ص ) از منزل بيرون آمد و
مـشـتـى خـاك برداشت و فرمود: آرى , من اين سخنان رامى گويم سپس مشت خاك را روى سر
آنـان پـاشـيـد و ايـن آيـات را تـلاوت فـرمـود:

((يـس وجـعلنا من بين ايديهم سدا و من خلفهم
سـدافـاغـشـيناهم فهم لايبصرون )) تمام كسانى كه ازآن خاك روى سرشان ريخته شد در جنگ
بدركشته شدند رسول خدا(ص ) سپس راه افتاد ورفت در اين هنگام شخصى كه با آن عده نبودآمد
و گـفـت : در ايـن جـا مـنتظر كه هستيد؟ گفتند:محمد گفت : به خدا قسم كه محمد از كنار
شـمـاعـبور كرد و بر سر همه شما خاك ريخت و در پى كار خود رفت هريك از آن عده دست خود
راروى سرش گذاشت , ديد خاكى است اما به درون خانه پيامبر(ص ) سرك كشيدند, ديدندعلى در
بـسـتـر اسـت و قطيفه رسول خدا را روى خود كشيده است گفتند: او محمد است كه خوابيده و
قـطـيـفـه اش روى اوست آنان همچنان بر در منزل پيامبر بودند تا اين كه صبح شد و على از بستر
برخاست گفتند: به خدا قسم آن مرد به ماراست گفته بود.

/ 248