به رنج افكندن خود در عبادت
قرآن :.((طا ها ما قرآن را بر تو نازل نكرديم تا به رنج افتى )).ـ امـام عـلـى (ع ) : وقـتى آيه ((اى جامه به خويشتن فرو پيچيده , به پا خيز شب را مگراندكى )) برپـيـامـبـر نـازل شد, آن حضرت تمام شب را به عبادت مى پرداخت تا جايى كه پاهايش ورم كرد به
طـورى كـه (مـوقـع نمازخواندن ) يك پايش را بلند مى كرد و يكى راروى زمين مى گذاشت پس
جبرئيل بر آن حضرت فرود آمد و گفت : ((طه )) يعنى هر دوپايت را به زمين بگذار اى محمد ((ما
قـرآن را برتو نازل نكرديم كه به رنج افتى )) و نيز اين آيه رانازل كرد : ((پس , هرچه از قرآن ميسر
است تلاوت كنيد)).ـ امـام صـادق (ع ) : رسـول خدا(ص ) در شب نوبتى ام سلمه در خانه او بود ام سلمه متوجه شدكه
پـيامبر(ص ) در بستر نيست و از اين بابت , بنابه خصلت زنان , دچار شك و بددلى شد لذابرخاست و
در اطـراف خانه به جستجوى حضرت پرداخت , ناگاه ديد كه پيامبر درگوشه اى از اتاق ايستاده و
دسـت هايش را به طرف آسمان برداشته است و گريه مى كند ومى گويد : ((بار خدايا, خوبى هايى
را كـه ارزانـيـم داشته اى هرگز از من باز مگير بار خدايا, هرگزمرا چشم بر هم زدنى به خودم وا
مگذار.امـام صـادق (ع ) فـرمود : ام سلمه برگشت وشروع به گريستن كرد تا جايى كه از شنيدن صداى
گـريـه او رسـول خدا برگشت و به اوفرمود : اى ام سلمه , چرا گريه مى كنى ؟ عرض كرد : پدر و
مادرم فدايت باد اى رسول خدا, چراگريه نكنم , شما با آن مقامى كه نزد خدا دارى وخداوند همه
گـناهان قبل و بعد تو را آمرزيده است ؟ پيامبر فرمود : اى ام سلمه , چه چيز مرادر امان مى دارد؟ خداوند يونس بن متى را يك چشم برهم زدن به خودش واگذاشت و در نتيجه ,آن شد كه شد.ـ امـام بـاقر(ع ) : رسول خدا(ص ), در شب نوبتى عايشه , نزد او بود به پيامبر عرض كرد :اى رسول
خـدا, چـرا خودت را به رنج مى اندازى ,حال آن كه خداوند گناهان گذشته و آينده تو راآمرزيده
است ؟ حضرت فرمود : اى عايشه , آيابنده اى سپاسگزار نباشم ؟ .