خداوند متعال چه راهى براى گواهى دادن برپيامبرى پيامبراسلام به كار گرفته است ؟
اكـنـون كـه مـفـهوم گواهى دادن خداى متعال روشن شد, لازم است ببينيم كه خداوند متعال براى تصديق و تاييد نبوت پيامبر اسلام , كدام يك ازراه هاى پيشگفته را به كار گرفته است .با ملاحظه سيره پيامبر اسلام معلوم مى شود كه خداى متعال درستى و حقانيت نبوت آن بزرگواررابـه هر چهار طريق ياد شده تاييد كرده و به واسطه اين راه ها بر نبوت و پيامبرى او گواهى داده
اسـت تـفـصيل اين بحث را مى توانيد در آن چه تحت عنوان شناخت محمد(ص ) نوشته ام ملاحظه
كنيد.
گواهى دادن دانش و معرفت
قرآن :.((و كـسـانـى كه از دانش بهره يافته اند, مى دانند كه آن چه از جانب پروردگارت به سوى تو نازلشده , حق است و به سوى آن عزيز ستوده (صفت ) راهبرى مى كند)).((و تا آنان كه دانش يافته اند, بدانند كه اين (قرآن )حق است (و) از جانب پروردگار توست و بدان
ايـمـان آورند و دل هايشان براى او خاضع گردد و براستى خداوند كسانى را كه ايمان آورده اند, به
سوى راهى راست راهبر است )).ـ پيامبر خدا(ص ) : دانش جان اسلام وپشتوانه ايمان است .ـ امام على (ع ) : ايمان و دانش دوبرادر همزادند و دو رفيق جدا ناشدنى .توضيح .آيـات و روايـات بـيـان شـده , بـر اين مطلب دلالت دارند كه نبوت رسول اسلام يك پديده علمى
است كه با معيارهاى عقلى همخوانى دارند و رابطه ميان علم و ايمان , اساسا, پيوندى ناگسستنى
است .در ارتباط با مفهوم ماهيت همبستگى ميان علم و ايمان , لازم است به نكات زير توجه شود.1 ـ از ديدگاه كتاب و سنت , علم به معنا و مفهوم بصيرت و بينش علمى است .2 ـ بـصيرت علمى عبارت از احساس و نور وبينشى است كه كليه دانش ها و دريافت هاى انسانى را
رهبرى مى كند, يعنى علم و معرفت را در راه تكامل فرد و جامعه انسانى قرار مى دهد به ديگرسخن
: بصيرت علمى همان جوهره و روح دانش است .3 ـ اسـلام بـراى تمام شعب و شاخه هاى دانش ومعرفت , احترام و ارزش قائل است به شرط آن كه
بابصيرت علمى توام باشند و هدف رشد و تكامل انسانيت را دنبال كنند.4 ـ دانـش تـهـى از بـصـيـرت عـلـمـى , بـه انحطاط وسقوط انسان مى انجامد, خواه علم توحيد
وخـداشناسى باشد يا ساير علوم , حتى مى توان گفت كه علم بدون بصيرت علمى علم نيست , چرا
كه مزيت وشناسه علم را كه همان رشد و تكامل انسان باشد, ازدست مى دهد.5 ـ عـلـم , بـه طور كلى , وقتى با بصيرت علمى همراه باشد, همان علم توحيد و خداشناسى است
ازهـمـيـن رو, قـرآن كريم معتقد است كه علم , عموما,ترس و خشيت از خدا را در پى دارد : ((در
حقيقت بندگان دانشمند خدا از او مى ترسند)).از اين آيه دو مفهوم به دست مى آيد.الف : مقصود از علم و دانش , بصيرت علمى است به همان معنايى كه توضيح داديم , زيرا هرعلمى ـ
حتى علم توحيد ـ اگر روح و جوهره علم رادر خود نداشته باشد, باعث ترس و خشيت نمى شود.ب ـ رابـطـه مـيـان عـلـم و ايـمان , ببيند رابطه اى ناگسستنى است به اين معنا كه امكان ندارد
انسان جهان را چنان كه هست ببينند اما دست قدرت خدا وسازندگى او را نبيند.از هـمـيـن جـاسـت كـه قـرآن كـريـم دانـايـان و عـلما رادر رديف فرشتگان , به عنوان گواه بر
يـگـانـگـى آفريننده عالم , قرار مى دهد و مى فرمايد : ((خداوندگواهى مى دهد كه معبودى جز او
نيست و فرشتگان و دانشمندان (نيز گواهى مى دهند))).6 ـ عـلـم ـ بـه مفهوم پيشگفته ـ فقط با ايمان به توحيد ويگانگى خدا توام نيست , بلكه با ايمان به
نـبـوت نـيزهمراه است , زيرا همان گونه كه محال است انسان جهان را ببيند و كارش به ايمان به
خـدا نينجامد,همچنين امكان ندارد انسان اين جهان و سازنده آن را ببيند و جايگاه او را در هستى
بشناسد و با اين حال به رسالت خداوند كه به حكمت آفرينش رهبرى مى كند ايمان نياورد : ((و آن
گـاه كـه (يـهـوديـان ) گـفـتـنـد : خـدا چيزى بر بشر نازل نكرده ,بزرگى خدا را چنان كه بايد
نشناختند)) در بحث نبوت عامه ثابت كرديم كه نفى نبوت , مساوى با نفى توحيد است .7 ـ علم ـ به مفهوم پيشگفته ـ تنها با ايمان به توحيد و نبوت عامه توام نيست , بلكه با ايمان به نبوت
خاصه نيز همراه است يعنى وقتى انسان به بصيرت علمى دست يابد و در پرتو نور معرفت و ازطريق
ملاحظه آثار وجود, خدا را مشاهده كند, براساس همان بصيرت علمى و در پرتو همان معرفت و از
طـريـق مـلاحـظـه آثـار نبوت , به راحتى مى تواندفرستادگان حقيقى خدا را بشناسد منتها, اين
رؤيت و بينش گاهى اوقات به مرتبه اى از قوت مى رسد كه انسان , با بينش قلبى خود, نور نبوت را
در شخص رسول و پيامبر مشاهده مى كند چنان كه امام على (ع ) در رسول خدا(ص ) مشاهده كرد,
آن جاكه مى فرمايد : ((من نور وحى و رسالت را مى بينم وشميم نبوت را مى بويم )) چنين معرفتى
را معرفت قلبى و كشف و شهود باطنى مى گويند.گـاهـى اوقـات هـم , رؤيـت و بـينش به اين مرتبه ترقى نمى كند, بلكه انسان با بينش عقلى آثار
ونـشانه هاى نبوت را در شخص فرستاده الهى ملاحظه مى كند چنين معرفتى را معرفت و شناخت
عقلى مى نامند.ايـن هـر دو نـوع مـعـرفـت ـ از ديدگاه قرآنى ـشناخت علمى هستند و به بصيرت علمى نسبت
داده مـى شـونـد بـحـث مفصلتر در اين زمينه را مى توانيد درآن چه تحت عنوان شناخت علمى از
محمد(ص )نوشته ام ملاحظه كنيد.