محمد رجبى (2)
* اگر اجازه بفرماييد پرسش را از حكومت دينى آغاز كنيم و سپس به انقلاب 57 بپردازيم; جناب عالى ، به لحاظ نظرى ، پيشينه تاريخى حكومت دينى را چگونه بررسى مى كنيد؟ علاوه بر اين مورد، تأسيس حكومت دينى يا حكومت اسلامى را در تفكر شيعه و انديشه حضرت امام چگونه مورد كاوش و تجزيه و تحليل قرار مى دهيد؟
* مى توانم ادعا كنم كه در طول تاريخ بشر، اصولا تمام نظامهى حكومتى ، دينى بودهاند; چنانكه در تمام كتابهى تاريخ مى توان اين نكته را مشاهده كرد. برى مثال، معبد مردم در قديمى ترين تمدن بشرى كه در تاريخ مكتوب ثبت شده است، يعنى تمدن سومرى ، در وسط شهر بود و روحانى بزرگى كه اداره كننده معبد بود ـ پاتهسى ـ فرمانروى شهر نيز محسوب مى شد. بر كل كشور هم، پاتهسى بزرگ حكومت مى كرد. به اعتقاد همه مورخان، فرهنگ و تمدن دينى سومر الگوى ساير فرهنگهى بينالنهرين و، در نهايت، مناطق ديگرِ نزديك و دور شد و برحيات تاريخى بشر اثر ماندگار برجى گذاشت; چنانكه خط نيز ميراث اين قوم متمدن است.
فراعنه مصر هم كه ادعى خدايى داشتند، گرچه بيشتر ادعى ربوبيت ـ انا ربّكُم الاَعلى ـ مى كردند و خود را واسطه فيض خداوند مى شمردند، به اين جهت بود كه اصولا تفكر مصرى ، حاكم ديگرى جز خداوند نمى شناخت.
قوم آشور نيز، كه با ما ايرانيان در جنگ و جدال بودند و سالها، جزء اقمار آنها
1. اين گفتگو پيش از اين، به فصلنامه علمى «انقلاب اسلامى »، جهت انتشار در پيششماره نخست سال اول، عرضه شده است. 2. دكترى فلسفه و الهيات، عضو شورى عالى انقلاب فرهنگى .