از پارسایان برایم بگو

سید جمال الدین دین پرور

نسخه متنی -صفحه : 15/ 13
نمايش فراداده

منظور از اين مقدمه، آن است كه تا آنجا كه ميسر است مفهوم تقوى را روشن كنيم و خاطر نشان سازيم كه امام، تقوى را در ميدان جنگ و هنگام رويارويى با دشمن داخلى و خارجى مطرح مى كند، از اين ميان رابطه ى تقوى با زنده ترين و حساس ترين مسائل سياسى و اجتماعى در اين موقعيت خاص، بخوبى معلوم مى شود.

بخش ديگر از سخن ما، بررسى تقوى از نظر فعل خارجى و خصلت و خوى انسانى است . در اينجا سوال اين است كه آيا تقوى، تنها ترگ گناه است، يعنى فقط به عنوان يك عمل خارجى مورد مطالعه قرار مى گيرد، يا يك مشخصه ى روحى است و اعمال خير، نشات گرفته از آن حالت متعالى روحى است؟ امام "ع" مى فرمايد: تقوى يك خصلت روحى و يك تربيت معنوى است كه در پرتو آن، جان انسان، ساخته و پرداخته مى شود و او نه تنها در برابر گناه و معصيت، حالت ترك و نفى به خود مى گيرد، بلكه آزرده خاطر هم مى شود و از اطاعت و پاكى و عمل خير، احساس رضايت و آرامش خاطر مى كند. شخص متقى كسى است كه در اثر يك سلسله برنامه ها، روح خود را آنچنان بسازد كه در برابر گناه مصونيت بيابد و روحا از مخالفت با احكام الهى متنفر و منزجر باشد و نداى پرهيز و اجتناب از گناه، از درون او فرياد كند و به تعبير ديگر، تقوى، روح او را چنان عالى و لطيف بگرداند كه از تصور گناه نيز رنج برد و گريزان باشد. لذا امام عليه السلام تقوى را به خانه اى تشبيه كرده است كه انسان را ازهر خطرى حفظ مى كند، يعنى همانگونه كه وقتى انسان به خانه اى وارد شود، از دشمن در امان است و با خيال راحت در آن محل امن زندگى مى كند، تقوى نيز حصار محكم نگهدارنده اى است كه اگر در وجود كسى پيدا بشود، ديگر از خطر انحراف و مفاسد اخلاقى در امان است.

اعلموا عباد الله ان التقوى دار حصن عزيز، و الفجور دار حصن ذليل. [ نهج البلاغه خطبه 156. ]

اى بندگان خدا! بدانيد كه تقوى، خانه محكم و امنى است كه از نظر حفاظت كاملا حساب شده است، كسى كه در اين خانه زندگى كند از هيچ دشمنى نگرانى ندارد. خانه ى تقوى انسان را از شر نفس اماره و كليه ى اغواگران انسى و جنى حفظ مى كند، در مقابل تقوى، فجور است، يعنى كسى كه آن حالت دفاعى روحى را در خود ايجاد نكرده ودر خانه دل را به روى اغيار باز گذارده باشد و هر كس و ناكسى را به درون آن راه بدهد، بديهى است كه چه بر سر او مى آيد و چه نشانى از انسانيت و پاكى در او باقى خواهد ماند!

باز در خطبه ى ديگر، از تقوى به عنوان كليد رمز نام برده شده است، يعنى شما اگر بخواهيد وارد خانه اى بشويد كه در آهنى داشته باشد، هر چه تلاش كنيد، آن در به رويتان باز نمى شود، اما با يك كليد كوچك به راحتى قفل هاى قوى و رمزدار باز مى گردد. تقوى چنين است. انسانى كه در جستجوى سعادت و كمال است و راه مستقيم هدايت را مى جويد، بايد از راه تقوى وارد شود:

فان تقوى الله مفتاح سداد و ذخيره معاد و عتق من كل ملكه و نجاه من كل هلكه [ نهج البلاغه خطبه 221. ]

عنايت روى شمول و گسترش مفهوم تقوى است. يعنى كسى كه اين جنبه ى دفاعى را در روح و جان خود بوجود آورد، نسبت به همه ى انحراف ها و لغزش ها مصونيت پيدا مى كند، چون حالت دفاعى كلى الهى، بر جان او حكمفرما شده، همه ى منفذها و كانال هاى ارتباطى به دست محافظين نيرومند معنوى قرار خواهد گرفت. تقوى كليد هدايت، ذخيره ى معاد و وسيله ى آزادى انسان از هر بندگى است، كسى كه داراى تقوى است در برابر شهوات به زانو درنمى آيد، در برابر مقام و ديگر تمايلات نفسانى، تسليم نمى شود، از هر هلاكتى در امان است، اين بخش دوم از ابعاد تقوى.

نكته ى ديگرى كه در اينجا بايد اضافه شود، اين است كه مساله تقوى با تفكر و جهان بينى صحيح، معنى تمام و كامل خود را پيدا مى كند. اينطور نيست كه انسان بتواند در پرتو تنهايك سلسله اعما بريده از تفكر و جهان بينى صحيح، داراى آن پوشش دفاعى معنوى "تقوى" باشد، بلكه افراد متقى در مرحله ى نخست، تفكر صحيح و جهان بينى عميقى دارند كه پوشش دفاعى معين را براى آنان بوجود مى آورد.