علقمه از اصحاب شاعرِ اميرالمؤمنين عليه السلام بود كه در صفّين حضور داشت.
روزى عوف كه از شجاعان شام و از اصحاب معاويه بود به ميدان آمد و مبارز طلبيد، در حالى كه چنين رجز مى خواند:
- منم، منم عوف، برادر پيكارها در زمان شدت گيرودار جنگ ها.
علقمه از اصحاب امام نيز به قتال وى رفت و چنين رجز خواند:
- شگفتا، چيزى شگفت انگيز است كه تو |اى عوف| اينك جنگ آور شده اى.
ميان آنان نزاع سختى درگرفت و او با شجاعت و دلاورى با نيزه اى عوف را از پاى درآورد و پس از كشتن وى اشعارى نيز سرود كه يك بيتش چنين است:
- اى عوف اگر مردى دورانديش بودى، هرگز در زمانه به نبردِ علقمه نمى آمدى. [ ر. ك: وقعة صفّين، ص 194. ]
علقمه فرزند 'قيس بن عبداللَّه نخعى'، كنيه اش 'ابو شبل' از اهالى كوفه و از تابعين [ ر. ك: همين اثر، ج 1، ص 34. ] بزرگ و از از ياران باوفا و شيعيان مخلص امير مؤمنان عليه السلام مى باشد كه در جنگ جمل و صفين شركت كرد و در ركاب حضرت جنگيدند.
علقمه، مردى فقيه و عالمى وارسته و زاهدى شب زنده دار بود، و در علم قرائت قرآن مهارت داشت و صداى بسيار گرم و دلربايى در خواندن قرآن داشت. او خود مى گويد: 'كنت رجلاً قد أعطانى اللَّه حسن صوت فى القرآن؛ خداوند در خواندن قرآن به من لحن زيبا و دلربايى داده است.'
هم چنين روايات بسيارى از حضرت رسول صلى الله عليه و آله و حضرت على عليه السلام و سلمان و ديگر اصحاب پيامبر صلى الله عليه و آله نقل كرده است. از جمله اين حديث كه گفت: از رسول خدا صلى الله عليه و آله شنيدم مى فرمود: 'حسن الصوت تزيين للقرآن؛ صداى خوش، زينت قرآن است.' [ طبقات الكبرى، ج 6، ص 90. ]