موقعى كه عبيداللَّه بن زياد با مقاومت مسلم بن عقيل و همراهى مردم با او، روبرو شد، تدبيرى انديشيد كه مردم را از لشكر شام بترساند و از اين طريق اطراف مسلم را متفرق سازد. لذا به دستور او كثير بن شهادب، محمّد بن اشعث، شبث بن ربعى، حجار بن ابجر اسلمى، شمر بن ذى الجوشن و قعقاع بن شور ذهلى براى متفرق كردن اطرافيان مسلم همت گماشتند. از يك سو مردم را از آمدن لشكر شام ترساندند و از ديگر سو به وعده ها و هديه هاى عبيداللَّه بن زياد اميدوارشان نمودند و طولى نكشيد كه بسيارى از ياران مسلم را در شمار خدمت گزاران ابن زياد درآوردند. [ ر. ك: بحارالانوار، ج 44، ص 349. ]
آرى، كار قعقاع به جايى رسيد كه در كنار شمر بن ذى الجوشن و شبث بن ربعى ها با پسر زياد همكارى نمايد و مسلم نماينده به حق سيدالشهدا امام سوم شيعيان ابا عبداللَّه الحسين عليه السلام را به پاى دار بكشاند!!
قعقاع بن عمرو از اصحاب رسول گرامى اسلام صلى الله عليه و آله بود. وى ساكن كوفه و از شجاع ترين افراد زمان خود به شمار مى رفت. به گفته ابوبكر صداى قعقاع در ميدان جنگ بهتر از هزار مرد جنگى است.
وى در جنگ هاى جمل، صفّين و نهروان على عليه السلام را همراهى كرد و حضرت، او را در جنگ جمل براى گفت و گو به جانب طلحه و زبير اعزام كرد. او به خوبى با آنان مذاكره كرد تا صلح و آرامش برقرار گردد و جنگى واقع نشود، اما سران ناكثين دست از جنگ برنداشتند، و بر طبل جنگ كوبيدند، و عاقبت خود در آن سوختند.
قعقاع پس از جنگ جمل در كوفه ساكن شد. [ اسدالغابه، ج 4، ص 207. ]
'قعقاع بن عمير' از اصحاب اميرمؤمنان عليه السلام بوده است. [ رجال طوسى، ص 56، ش 11. ]
البته احتمال دارد 'قعقاع بن عمير' يكى از دو قعقاع است كه در بالا آمده و ممكن است غير آن دو باشد.