قعقاع و انحراف مالى
از موارد انحراف قعقاع بن شور اين كه با زنى ازدواج كرد و صد هزار درهم از بيت المال براى او مهريه قرار داد و چون اين خيانت مالى او به سمع مبارك حضرت على عليه السلام رسيد، فرار كرد و به معاويه پيوست.
ابن ابى الحديد در شرح خطبه 56 از نهج البلاغه [ در خطبه 56 حضرت فرمود: 'اما إنه سيظهر عليكم بعدى رجل رحب البلعوم مُندحِق البطن...؛ همان به زودى پس از من مردى گشاده گلو و شكم برآمده "معاويه" بر شما چيره خواهد شد...'. ] فصلى گشوده و افرادى از صحابه و تابعين [ ر. ك: همين اثر، ج 1، ص 34. ] و محدثان كه از حضرت على عليه السلام منحرف شده و نسبت به او بد عقيده گشته يا به طمع دنيا دشمنان آن حضرت را يارى كرده اند را نام مى برد، از جمله افرادى كه با حضرت بوده و به انحراف رفته و علت آنان را ذكر مى كند: انس بن مالك، اشعث بن قيس كندى، جرير بن عبداللَّه بجلى، ابو مسعود انصارى، نجاشى شاعر عراق در صفين است تا مى رسد به قعقاع بن شور و مى نويسد: حضرت امير عليه السلام قعقاع را به امارت كسكر گماشت ولى از برخى كارهاى او ناراحت شد، از جمله اين كه زنى را به همسرى گرفت و كابين "صداق" او را صد هزار درهم قرار داد، لذا قعقاع از كسكر گريخت و به معاويه پيوست. [ شرح ابن ابى الحديد، ج 4، ص 87؛ ر. ك: همان، ج 3، ص 13 و ج 2، ص 195. ]
قعقاع و شهادت دروغ بر ضد حجر و يارانش
از ديگر انحرافات قعقاع فساد دينى اوست. طبرى پيرامون فساد دينى قعقاع مى نويسد: زياد بن ابيه وقتى مى خواست حجر بن عدى و يارانش را به شام بفرستد و چون قصد جدى داشت سر آنان را بر بالاى دار بكشد، نامه اى تنظيم كرد و از بزرگان كوفه خواست به دروغ شهادت دهند و زير نامه را امضاء كنند، نامه را هفتاد نفر امضاء كردند از جمله آنها قعقاع بن شور و قدامة بن عجلان و مصقلة بن هبيره شيبانى [ او از اصحاب و كارگزاران حضرت على عليه السلام بود ولى بعداً به انحراف رفت، شرح حال او خواهد آمد. ] بودند.
قعقاع بن شور براى چند روز مال و منال دنيا اين شهادت نامه دروغين را امضا كرد و به كفر حجر بن عدى شهادت داد. نعوذ باللَّه من سبات العقل و نفس الأماره. [ تاريخ طبرى، ج 5، ص 268. ]