شمر بن ابرهه
نصر بن مزاحم از زهرى نقل مى كند: شمر فرزند ابرهة بن صباح حميرى، در ابتداى جنگ صفّين از ياران معاويه بود، اما در يكى از روزهاى صفين وى در ميان گروهى از قاريان شام از سپاه معاويه جدا شد و به اميرمؤمنان عليه السلام ملحق گرديد و اين اتفاق بازوى معاويه و عمروعاص را در جنگ صفّين شكست. [ وقعة صفين، ص 222. ] و او در ركاب حضرت على عليه السلام با شاميان جنگيد و در يكى از روزهاى سخت جنگ صفين كه از هر دو سپاه نيروهاى بسيارى به قتل رسيدند، شمر بن ابرهه نيز به شهادت رسيد. [ وقعة صفين، ص 369. ]عمرو عاص پس از اين اتفاق، معاويه را ملامت كرد كه تو مى خواهى با شخصيتى مثل على بجنگى كه قرابت و نزديكى اش با پيامبر صلى الله عليه و آله بسيار نزديك و از سابقين در اسلام است و هيچ كسى مثل او نيست، و شجاعت و رشادت او بى نظير است و با اصحاب و ياران محمّد به جنگ تو آمده و بسيارى از سواران عصر رسول اللَّه و اشراف و بزرگان صدر اسلام در ركاب او هستند و در دل هاى سربازان تو اثر گذارند.
بعد گفت: اى معاويه! اگر مى خواهى شكست نخورى و نابود نشوى، هر چه زودتر سران سپاه خود را جمع كن و با آنها سخن بگو و تشويق به ادامه جنگ نما، و معاويه به توصيه عمرو عاص اين كار را كرد و دستور داد بزرگان اهل شام را جمع كردند و براى آنها سخنرانى كرد و تشويق به جنگ نمود. [ ر. ك: وقعة صفين، ص 222 - 224. ]
همچنين عمرو عاص اين دشمن سرسخت مولى الموحدين على عليه السلام اشعارى در مدح اميرالمؤمنين سروده است كه دو بيت آن چنين است:
عليُّ الدُّرُ و الذَّهبُ المُصفى
و ضَربتُه كَبيعَة نجمّ
هو النبأ العظيم و فُلك نوحٍ
و بابُ اللَّه و انقطع الخِطابُ
و باقى النّاس كُلُهم تُرابُ
مَعاقِدها مِن النّاس الرِّقابُ
و بابُ اللَّه و انقطع الخِطابُ
و بابُ اللَّه و انقطع الخِطابُ
- او پيام بزرگ خداوند و كشتى نوح است؛ او باب "راه رسيدن به" خدا و پايان كلام و خطاب است. [ الصراط المستقيم؛ باب الثامن، ص 259. ]