عبدالرحيم بن خراش - اصحاب امام علی(علیه السلام) جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اصحاب امام علی(علیه السلام) - جلد 2

سید اصغر ناظم زاده قمی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


عبدالرحيم بن خراش

'شيخ طوسى' عبدالرحيم و برادرش عبدالرحمن را از اصحاب على عليه السلام به شمار آورده است. [ رجال طوسى، ص 50، ش 57. ]

عبدالرحيم بن محرز كندى

شيخ طوسى، وى را از اصحاب اميرمؤمنان عليه السلام به شمار آورده است. [ رجال طوسى، ص 53، ش 107. ]

عبدالعزيز بن حارث جعفى

'عبدالعزيز بن حارث' از قبيله جُعف و از اصحاب اميرالمؤمنين عليه السلام بود كه در جنگ صفّين از وى رشادت و دلاورى هايى به يادگار مانده است.

هنگامى كه سپاه معاويه تعدادى از ياران امام را محاصره كرد و مانع رسيدن آب به آنان شد، امام ندا داد: آيا كسى هست كه جانش را در راه خدا فدا كند؟ در پاسخ عبدالعزيز اعلام آمادگى كرد.

امام بعد از خواندن شعرى فرمود: اى اباحارث! - خداوند اركان تو را محكم گرداند - به اهل شام حمله كن تا به گروه گرفتار نزيك شوى. به آنان سلام مرا برسان و بگو: مرتباً تكبير و تهليل بگويند و ما هم از اين طرف تكبير و تهليل مى گوييم. شما از آن طرف حمله كنيد، ما هم از اين طرف حمله خواهيم كرد تا خطر رفع شود.

عبدالعزيز آن گاه بر سپاه دشمن تاخت و خود را به محاصره شدگان رساند و امام على عليه السلام و يارانش نيز از سوى ديگر به شاميان تاختند و به پيروزى قطعى دست يافتند؛ امام عليه السلام اين پيروزى را به نام 'عبدالعزيز بن جعفى' اعلام كرد. [ وقعه صفين، ص 308 و 309. ]

عبداللَّه بن ابى حصين ازدى

عبداللَّه بن ابى حصين از اصحاب اميرمؤمنان عليه السلام بود كه در صفّين در گروه قاريان قرآن، به همراه عمار ياسر به ميدان آمد و در ركاب امير مؤمنان عليه السلام به شهادت رسيد.

طبرى و ابن مزاحم از 'عبداللَّه بن عمار بن عبد يغوث' نقل مى كنند: هنگامى كه سپاه اميرالمؤمنين به جانب صفّين در حركت بود، افراد هنگام عبور از پل 'مَنيج' به علت كثرت و زيادى به طور فشرده و دسته جمعى مى رفتند و مزاحم يكديگر بودند و در اين ميان كلاه 'عبداللَّه بن ابى حصين' از سرش افتاد كه فوراً پياده شد و كلاه را برداشته و سوار بر مركب به پيش رفت، سپس كلاه عبداللَّه بن حجاج نيز از سرش افتاد كه او نيز كلاه را برداشته و سوار بر مركبش شد، در اين هنگام 'عبداللَّه بن حجاج' اين بيت شعر را براى 'ابن ابى حصين' خواند:




  • إن يكُ ظنُّ الزاجِرى الطير صادقاً
    كما زعموا أُقتل وشيكاً و تُقتل



  • كما زعموا أُقتل وشيكاً و تُقتل
    كما زعموا أُقتل وشيكاً و تُقتل



- اگر به اعتقاد برخى موضوع طير و تفأل صحيح باشد، من و تو در اين جنگ كشته خواهيم شد.

عبداللَّه بن ابى حصين كه قلبش مالامال از ايمان و عشق به اميرالمؤمنين عليه السلام بود به وى گفت: 'ما شى ءٌ أوتاه هو أحبُّ إلىَّ مما ذكرت؛ هيچ چيز محبوب تر از آنچه گفتى "يعنى بهتر از شهادت" براى من نيست.' [ وقعة صفين، ص 153؛ تاريخ طبرى، ج 4، ص 566. ] و در ميدان نبرد صفين عبداللَّه بن ابى حصين همراه عمار ياسر صحابى بزرگ رسول خدا صلى الله عليه و آله به ميدان آمد و جنگيد و به شهادت رسيد، و در همين روز از نبرد عبداللَّه بن حجاج نيز به شهادت رسيد. [ وقعة صفين، ص 263؛ تاريخ طبرى، ج 5، ص 27. ]

/ 343