وهب بن كريب از اشراف قبيله 'همدان' بود كه به 'ابوالقلوص' [ در تاريخ طبرى 'أخو القلوص' آمده است. ] كنيه داشت. وى در جنگ صفّين همراه اميرالمؤمنين عليه السلام مجاهدت كرده و نيز پرچم دار همدانى ها بوده است.
مورخان نقل كرده اند: در يكى از روزهاى جنگ صفين كه جمع زيادى از همدانى ها به شهادت رسيدند و در همين نبرد يازده نفر از سران قبيله همدان نيز يكى پس از ديگرى پرچم ميمنه "طرف راست" سپاه على عليه السلام را برداشتند و به شهادت رسيدند، وهب بن كريب پس از يازده شهيد از فرماندهان، همان پرچم را به دوش گرفت و قصد پيش روى داشت كه مردى از قوم همدان فرياد زد: 'اى وهب! برگرد - خدا تو را رحمت كند - زيرا اشراف قومت دور اين پرچم كشته شدند، حالا تو و ديگر باقى ماندگان قوم همدان خود را كنار اين پرچم به كشتن ندهيد.' پس از اين ندا او و يارانش بازگشتند، در حالى كه بين راه مى گفتند: 'اى كاش جمعى از اعراب بودند و ما را سوگند مى دادند، با هم به پيش مى رفتيم و ديگر بازنمى گشتيم تا كشته شويم و يا پيروز گرديم.'
آنان در راه بازگشت، به مالك اشتر برخورد نمودند كه ندا داد: اكنون به سوى من بياييد و من با شما هم سوگند مى شوم و پيمان مى بندم كه هرگز باز نگرديم تا پيروز شويم و يا كشته گرديم.
پس از اين عهد و پيمان همگى به فرماندهى مالك اشتر در برابر سپاه شام ايستادگى و مقاومت كردند و تا نزديكى پيروزى در اين نبرد پيش رفتند. [ ر. ك: تاريخ طبرى، ج 5، ص 21؛ وقعة صفّين، ص 252. ]
وهب بن مسعود خثعمى
وهب بن مسعود، از قبيله خثعم كوفه و از اصحاب و ياران على عليه السلام بود و در صفّين در ركاب اميرالمؤمنين على عليه السلام مجاهدت كرد. وى در صفّين با مردى از قوم خود جنگيد و او را به قتل رسانيد.
وقتى كه از سوى خثعمى هاى شام به خثعمى هاى عراق پيشنهاد ترك جنگ داده شد، عراقى ها نپذيرفتند. در اين هنگام مردى از خثعم شام بيرون آمد و به حالت اعتراض به رئيس خثعم شام گفت: تو به آنها پيشنهاد صلح و ترك مقاتله نمودى و آنها نپذيرفتند و آماده جنگ شدند. سپس به ميدان آمد و ندا داد: اى مردم عراق، يك مرد در برابر يك مرد؛ در اين موقع عبداللَّه بن حنش در خشم فرو رفت و از كار مرد خثعمى در گروه خود كه مبارز طلبيد، سخت ناراحت شد و در حق او نفرين كرد. سپس وهب بن مسعود كه از گروه خثعم كوفه بود و در زمان جاهليت به شجاعت و مردانگى شهرت داشت به طورى كه كسى مقابل او نمى رفت مگر اين كه كشته مى شد، مقابل مرد شامى آمد و در همان لحظه با حمله اى مرد شامى را به قتل رساند. قتل مرد شامى سبب شد كه دو گروه خثعم با هم به جنگ بپردازند و جنگ بسيار سخت و شديدى واقع شد.
در اين قتال شديد، ابو كعب رئيس خثعم عراق به دست شمر بن عبداللَّه خثعمى شامى به شهادت رسيد و كعب پسر ابى كعب فوراً پرچم پدر را برافراشت و پيش رفت تا اين كه جنگ مغلوبه شد به طورى كه هشتاد نفر از خثعم عراق به شهادت رسيدند و همين تعداد هم از خثعم شام كشته شدند. [ وقعة صفين، ص 257. ]